روانشناسی واندیشه طلایی
روانشناسی,آرامش,ازدواج, موفقیت,زنان,مردان
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قانون باورها و اندیشه طلایی روانشناسی و آدرس andishetalayi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های ویژه

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 

برایان تریسی,کلید موفقیت

 

1- با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است نه آن پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمی رود اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود.

 

2- موفقیت مانند نردبان است و مهارت های ما پله های آن را می سازد، اگر پله ها کامل نباشد، ما نمی توانیم از نردبان بالا برویم.

 

3- پتانسیل انسان آنقدر زیاد است که می توان صد زندگی همزمان داشته باشد. ما می توانیم هر چیزی را بیاموزیم ودر هر امری متخصص شویم.

 

4- آموزش کلید موفقیت است ولی چون سخت و وقت گیر است و بیشتر انسان ها تنبل اند کسی برای یادگیری اهمیت قائل نمی شود.

 

5- امروزه نه تنها باید هوشمندانه کار کرد بلکه باید هوشمندانه وسخت کار کرد تا به ثروت و موفقیت نائل شد.

 

6- اهمیت کلمات در زندگی بسیار مهم است. کلمات خوب، تفکرات بهتری را ایجاد می کنند.

 

7- افراد موفق بر راه حل ها تمرکز می کنند اما افراد متوسط به فردی که مشکل را ایجاد کرده است فکر می کنند.

 

8- کیفیت زندگی و هدف اصلی ما بستگی به احساسمان از خود (کرامت نفس) دارد.

 

9- هدف داشتن با هدف گذاشتن متفاوت است. نوشتن اهداف از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. افرادی که اهداف مکتوب دارند ده برابر دیگران موفق ترند.

 

10- برندگان کسانی هستند که درازمدت فکر می کنند، افراد متوسط کوتاه مدت و سطحی می اندیشند.

 

11- افراد موفق کارهای بزرگ و سخت را انجام می دهند ولی افراد متوسط، دنبال کارهای راحت و معمولی می روند.

 

12- هر یک از ما باید یک نقشه بیست ساله داشته باشیم و به جای فکر کردن به مشکلات اقتصادی دنبال برداشتن قدم ها در مسیر اهداف خود باشیم.

 

13- کسانی که مهارت های مالی دارند موفق می شوند. شما باید در روز حداقل دو ساعت درباره اقتصاد و سرمایه گذاری مطالعه داشته باشید.

 

14- راز اکثر موفقیت ها پشتکار و مقاومت است باید با خودت عهد کنی که کنار نمی کشی تا به اهدافت برسی.

 

15- اعتماد به نفس باید آنقدر بالا باشد که هیچ چیز نتواند جلوی ما را بگیرد.

 

16- برای فروش موفق باید تعداد تماس ها و ارتباطات را افزایش دهید.

 

17- نگران شنیدن نه نباشید، نه یعنی پول!

 

18- کسانی که بیشترین نه ها را دریافت می کنند بیشترین بله ها را نیز می شنوند.

 

19- باید به محصولات یا خدماتی که ارائه می دهید اعتقاد داشته باشید، اگر اعتقاد دارید که محصولتان عالی است، ناخودآگاه مشتری این موضوع را درمی یابد. (و برعکس!)

 

20- فروشندگان موفق عاشق محصول، کار و شرکتشان هستند.

 

21- به جای اینکه فروشنده باشید، یک مشاور دلسوز باشید، آنگاه فروش خودش اتفاق می افتد.

 

22- فقط هدف این نیست که فروشی انجام دهی بلکه باید ابتدا ببینی که این مشتری به محصول تو نیاز دارد یا خیر.

 

23- قدرت در دست کسانی است که بهترین نُت برداری را دارند.

 

24- در فروش باید ابتدا اعتمادسازی کنید.

 

25- انتخاب های امروز، کیفیت زندگی فردای شما را می سازند. گذشته را رها کنید و به فکر ساخت فردای خویش باشید.

 

26- هیچ موقع نگویید که دیگر دیر شده است. هیچ وقت برای گرفتن تصمیمات صحیح دیر نیست.

 

40 نکته کلیدی از سخنان برایان تریسی در همایش تهران

 

27- به سوی خورشید تمرکز کنید تا سایه پشت تو قرار گیرد.

 

28- ما باید تغییر کنیم. اگر تغییر نکنیم، کنترل زندگی را در دست نخواهیم داشت.

 

29- برای هر حوزه زندگی باید برنامه جامعی تدوین کنیم. باید فراتر نگاه کنیم و روی آینده تمرکز کنیم.

 

30- افرادی که موفق و در جامعه مورد احترامند کسانی هستند که بیشترین وقت را روی آماده سازی برای آینده می گذارند.

 

31- برای تسخیر آینده باید از لذت های آنی دست بکشیم.

 

32- منحرف شدن از مسیر اصلی، بزرگترین عامل شکست ما است.

 

33- افراد موفق سخت و هوشمندانه کار می کنند. هوشمندانه یعنی کارهایی را انجام دهیم که با اهدافمان سازگار باشد.

 

34- کارهای کوچک، ساده و راحت را انجام ندهید زیرا کم کم به آنها عادت می کنید. از کارهای سخت و بزرگ استفاده کنید.

 

35- افراد موفق کارهایی را انجام می دهند که پتانسیل نتایجش بسیار بالاست.

 

36- همیشه برای همه کارها برنامه داشته باشید تا بتوانید اقدامات را سریع تر انجام دهید.

 

37- قبل از شروع هر کاری چک لیست و گام های سازماندهی شده آن را بنویسید.

 

38- میلیاردرها عادت دارند روزانه هدف گذاری کنند.

 

39- میلیاردرها عادت دارند کارهای شان را تکمیل کنند و نیمه کاره رها نکنند.

 

40- میلیاردرها عادت دارند با مهم ترین عمل، روزشان را شروع کنند.

[ دو شنبه 6 آذر 1398برچسب:, ] [ 1:49 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

10 عادت مبتذل

در این مطلب ۱۰ عادت جالب اما عجیبی که در بین ما ایرانی ها رواج داره و متاسفانه هر روز در اجتماعی که درش زندگی می کنیم شاهد اون هستیم و میشه گفت پولدار و فقیر بودن هم برای اینجور عادت ها ملاک نیست رو مرور می کنیم که امیدوارم حداقل شما دوست عزیز پرشین استاری که مطالب زیر را از نظر خواهید گذراند یا دارای چنین رفتارهایی نباشید و اگر هم کم و بیش از بعضی از اونها بی بهره نیستید؛ بدون هیچ حساسیتی نکات این مطلب یک یادآور باشه برای تجدید نظر در مورد چنین عادت هایی :

1. غیبت و دخالت در امور خصوصی دیگران
یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاضر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن در مورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

2. عدم رعایت حق عابرین پیاده
در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

3. حفظ نشانه های نو بودن کالا
همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!

4. تنبلی و از زیر کار در رفتن
متوسط ساعت مفید کار در ایران کمتر از یک ساعت و سی دقیقه میباشد که دلیل آن نبودن فرهنگ کار، فقدان انگیزه، تنبلی و بی مسئولیتی افراد است. این امر باعث نارضایتی ارباب رجوع، پایین آمدن کارایی و بهره وری و در کل کاهش پیشرفت ملی خواهد شد. در اغلب شرکتها، ادارات و سازمانها اینگونه باب شده که کسی زرنگ و باذکاوت است که تا حد امکان از انجام مسئولیتهایش شانه خالی کند و کم کاری را استراتژی اصلیش بداند و در عین حال حقوق و مزایایش را بصورت تمام و کمال دریافت نماید. کارمندان هیچ تلاشی در راستای بالابردن کیفیت و راندمان شرکت انجام نداده و در عین حال انتظار بالا رفتن درآمد خود را دارند. به ارباب رجوع کمتر احترام گذارده میشود و طلبکارانه با وی برخورد میشود.

5. تجمل گرایی و مصرفی شدن
امروزه شاهد آن هستیم که جامعه با سرعتی باور نکردنی به سوی مصرفی شدن در حال حرکت است. افراد بجای سرمایه گذاری پول خود در مکان مناسب و برای تولید بیشتر و اشتغال زایی ملی، ترجیح میدهند با خرید اتومبیلهای گران و کالاهای لوکس مصرفی ظاهری معقول کسب نموده و اعتبار خود را در بین اطرافیانشان بالا ببرند. چشم و هم چشمی های فراوان، گرفتار وامها و قرضهای سنگین شدن و استرس از جمله پیامدهای این مسئله است. اکثر مردم خوشبختی را در تجملات و برتری مالی می دانند و بین نیازها و خواسته هایشان تمایزی قائل نمی شوند. مسابقات و رالی خرید امری ناپسند ولی متداول در جامعه ایرانی است.

6. فقدان فرهنگ تشکر و احترام
از کوچه و خیابان گرفته تا دانشگاه و محل کار و اماکن عمومی، کمتر شاهد شنیده شدن جملاتی مانند "از لطف شما ممنونم"، "خواهش میکنم"، "اختیار دارید"، "تمنا می کنم"، "بفرمایید"، "بزرگوارید"، … هستیم. بجای آن فضای زیرآب زنی، استفاده از الفاظ ناشایست، بی حرمتی به افراد مسن، به سخره گرفتن افراد، بالا بردن تن صدا،… امری متداول شده است. مردم باید بیاموزند احترام به دیگران، احترام به هویت ملی یک کشور محسوب میشود. اگر افراد یک مملکت به یکدیگر احترام نگذارند چگونه میتوانند انتظار کسب احترام از ملتهای دیگر را داشته باشند؟!

7. عدم رعایت نظافت شخصی و شهری
احتیاج به توضیح ندارد که متاسفانه نظافت شخصی و اجتماعی از طرف برخی افراد جامعه رعایت نمیگردد. از طرز لباس پوشیدن تا بوی بدن و دهان و آرایش موها گرفته تا ریختن زباله در محیطهای شهری و تفریحی اهم موارد عدم رعایت نظافت است.

8. درگیری در صف و نوبت
صف ها هرکجا و به هر علتی که تشکیل شوند معمولاً تبدیل به جولانگاه بی نظمی، درگیری، فحاشی و هتاکی عده ای از افراد به اصطلاح "زرنگ" خواهند شد. حفظ نظم و ترتیب در صف نشان دهنده بالا بودن رتبه اجتماعی و فرهنگ کسانی است که در صف حضور دارند. متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی امور مذهبی و خیریه مانند سرو غذای نذری نیز چنین بی نظمی ها و زد و خوردهایی بوجود می آیند. احتمالاً باید برخورد کرده باشید در مجالس عروسی گاهی زمان سرو شام جمعیت با چه سرعتی به سمت میز سلف سرویس هجوم می آورند!

9. پرورش اندام برای رعب و ترس
شاید دیده باشید پسرانی که با اندامهای پرورش یافته و عضلانی درحالی که بازو و سینه های خود را در معرض نمایش گذاشته اند با چهره ای مهاجم و آماده درگیری در همه جا پرسه می زنند! آنها با نگاه خود اطرافیانشان را به مبارزه می طلبند! چه نکوهیده است زمانی که برخی افراد انگیزه های اصلی ورزش و تناسب را فراموش کرده و صرفاً برای عرض اندام، قلدری و جلب توجه در سطح جامعه اقدام به حجیم کردن عضلات خود می کنند.

10. اسراف، اسراف، اسراف!
اسراف یعنی زیاده روی در مصرف، بیهوده مصرف کردن، بیش از نیاز مصرف کردن، مصرف کنترل نشده، دور ریختن چیزی که میتوان از آن استفاده کرد. کافیست با محاسباتی ابتدایی متوجه شوید که میزان اسرافی که در کشور به عناوین مختلف همه روز در حال انجام است اگر جلوگیری می شد، چه میزان در صرفه جویی خانوادگی و ملی اثر می گذاشت و مشکلات چه تعداد از مردم حل می شد.

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, ] [ 5:5 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

آیا همیشه تلاش های تان برای تأثیرگذاری بر روی همسرتان بی نتیجه می ماند؟

در این مقاله تصور غلط آقایان از کارهایی که فکر می کنند خانم ها دوست دارند، ولی چنین نیست بیان شده است. با مطالعه ی سطور پایین متوجه می شوید که کجای کارتان ایراد دارد.

1. سعی می کنید تمام وقت خود را با او بگذرانید

همسر شما میل دارد بعضی مواقع در کنار شما باشد، و بسیار هم برایش لذت بخش است اما اگر شما همیشه بر روی با هم بودن تان پافشاری کرده و سماجت به خرج دهید، خود را به صورت فردی وابسته جلوه داده اید که این نتیجه خوبی به دنبال نخواهد داشت. او احتمالاً انتظار دارد زمانی را در کنار هم به انجام کارهای مورد علاقه تان بپردازید و از وجود یکدیگر لذت ببرید اما نباید خود را به زور در کارهایی که علاقه مند است به تنهایی به آن ها بپردازد وارد کنید. برای مثال همسر شما ممکن است بخواهد به دیدن دوستی از دوستانش به تنهایی برود.

2. می خواهید در نظافت کمک کنید، اما همه چیز را به هم می ریزید

گاهی اوقات لطف همسر چنان موثر واقع نمی شود. به عنوان مثال  اگر می خواهید در کارهای خانه و هر کار دیگری به او کمک کنید پیش از هر چیز باید اطمینان حاصل کنید که آن کار  و آن کمک مفید خواهد بود؟

همسر شما میل دارد بعضی مواقع در کنار شما باشد، و بسیار هم برایش

لذت بخش است اما اگر شما همیشه بر روی با هم بودن تان پافشاری کرده

و سماجت به خرج دهید، خود را به صورت فردی وابسته جلوه داده اید که

این نتیجه خوبی به دنبال نخواهد داشت
3. تمام احساسات خود را می گویید

خانم ها معمولاً مردان احساساتی را دوست دارند، اما اگر مردی عواطف درونی اش را بیش از اندازه بروز دهد به مزاج خانم ها سازگار نیست. پس بهتر است تعادل را رعایت کنید.
4. بیش از اندازه صادق هستید
 

شاید صداقت بیش از اندازه گاهی دردسر ساز باشد. به عنوان مثال اگر به همسرتان بگویید که آن قدر هاهم دستپختش خوب نیست شک نکنید که او را ناراحت کرده اید و در مورد شما احساس بدی پیدا می کند. صداقت و راستی در مواردی نظیر خیانت، مسائل مادی و خانوادگی معنا پیدا می کند ما به شما توصیه نمی کنیم دروغ بگویید اصلاً؛ اما همه چیز را هم شاید لازم نباشد بیان کنید.

5. لازم نیست تمام هزینه ها را پرداخت کنید

دست و دلبازی خوب است اما به اندازه. اگر همسر شما منبع درآمدی هرچند ناچیز دارد همیشه اصرار نکنید که تمام هزینه های او را شما پرداخت کنید. شاید او لازم دارد کمی روی پای خودش بایستد و یا...

6. بیش از حد به وضع ظاهری خود رسیدگی می کنید

صرف مدت طولانی جلوی آینه کار زیاد مناسبی نیست. البته مطمئن شوید که مرتب و تمیز هستید، از ادکلن های خوش بو استفاده کنید اما بهتر است وقت گذاری برای آرایش را کنار بگذارید تا جاذبه شما در نظر خانم ها افزایش یابد.
7. با خانواده و دوستان همسرتان بیش از اندازه صمیمی می شوید
 

اگر با خانواده و یا دوستان او ملاقات می کنید لازم نیست در برخود خود زیاده روی کنید. او نیازمند کسب اطمینان خاطر از جانب شماست و انتظار دارد که تمام مسائل بین خودتان بدون دخالت هیچ کس از جمله خانواده و یا دوستان حل گردد.

صمیمی شدن شما با خانواده و دوستان همسرتان مستلزم گذر زمان است. با آن ها برخوردی دوستانه داشته باشید اما هیچ گاه تا این حد پیش نروید که در همان ماه اول بخواهید مراسم جشن تولد برادرش را برنامه ریزی کنید.

8. پرحرفی می کنید

خانم ها از صحبت و مشورت پیرامون مسائل مختلف لذت می برند اما همواره این مطلب را به خاطر بسپارید: به او هم فرصت صحبت کردن بدهید و در طول مکالمه سوالاتی مطرح کنید که او از جواب دادن به آن ها لذت ببرد.

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, ] [ 4:59 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

سرد مزاجید یا گرم مزاج ؟  تاثیر مزاج در شخصیت افراد


 

عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران گفت: اگر شخصیت افراد را بر اساس مزاج‌ها تنظیم کرده و زندگی با فهم مزاج‌ها همراه باشد، نتایج بسیار خوبی را به همراه خواهد داشت.

دکتر حمیدالله افراسیابیان در چهارمین همایش طب اسلامی و سنتی که در ارومیه برگزار شد، اظهار کرد: طب سنتی، طب بسیار عمیق و عظیمی بوده که در آن شناخت انسان‌ها براساس طبیعت یا مزاج آنان صورت می پذیرد.

وی به عوامل استقبال مردم از طب سنتی اشاره کرد و افزود: داروهای استفاده شده در طب سنتی عوارض بسیار کمتری نسبت به داروهای شیمیایی داشته و دسترسی به آنان بسیار راحت‌تر است و عامل دیگر استقبال مردم از این طب این است که مردم اعتماد خود را نسبت به تئوری های طب جدید از دست داده‌اند.

این مدرس طب سنتی به عناصر تشکیل دهنده بدن انسان اشاره کرد وگفت: در طب نوین بدن انسان از 105 تا  106 عنصر تشکیل شده است اما در طب سنتی بدن انسان و کل کاینات از چهار ماده اصلی آب (سرد و تر)، باد (گرم و تر)، آتش(گرم و خشک) و خاک (سرد و خشک) تشکیل یافته است که اگر رابطه و تنظیم این عناصر به هم بخورد، سبب ایجاد بیماریهای مختلف در افراد خواهد شد.

این دکتری علوم پزشکی، ویژگی‌های طبایع چهارگانه بدن را برشمرد و تصریح کرد: برخی افراد دارای طبع بهاری یا دموی (گرم و تر) بوده و حجم خون در آنها بالاست، با اشتها غذا می‌خورند، چاق و درشت اندامند و چهره‌ای قرمز رنگ دارند.

وی افزود: دموی‌ها به لحاظ شخصیتی بسیار دوست داشتنی، مهربان، اجتماعی و برون گرا هستند، دارای حرکاتی سریع و بسیار اجتماعی‌اند؛ این افراد قدرت جنسی بالا و همیشگی داشته و بیشتر از دیگر افراد مستعد ابتلا به بیماری‌های قلبی و عروقی و سکته‌های مغزی هستند و باید از غذاهایی با طبع لطیف برای کاهش غلظت خون خود استفاده کنند.

وی ادامه داد: دموی‌ها می‌توانند در رشته‌های هنر و پزشکی بسیار موفق باشند.

این عضو هیات علمی دانشگاه به ویژگی افراد صفراوی مزاج یا تابستانی اشاره کرد و گفت: صفراوی‌ها (گرم و خشک) عصبی و کم خواب هستند و دیر چاق می‌شوند، معده شان هضم بسیار خوبی دارد و دارای استخوان بندی واضح، هوش بالا و سرعت عمل زیادی هستند؛ این افراد برون گرا و اجتماعی بوده و علی رغم رشد سریع موها افراد کم مویی هستند.

وی افزود: تابستانی‌ها چون دارای بدن گرمی هستند از عوارضی چون خشکی دهان رنج می برند.

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی خصوصیات افراد سوداوی مزاج را نیز برشمرد و گفت: کسانی که دارای طبع پاییزی (سرد و خشک) بوده، لاغر اندام و پرمویند و حرکاتی کند و بافت عضلانی کمی دارند، آنان خوشخواب بوده اما اشتهای چندانی ندارند و زود سیر می‌شوند. سوداوی‌ها شخصیتی بسیار حساس، دقیق، منظم، قضاوت‌گر و زود رنج دارند.

وی در ادامه به ویژگی بلغمی‌ها اشاره کرد و اظهار داشت: افراد زمستانی یا بلغمی به علت سرد و تر بودن طبع دارای چربی زیادی در بدن بوده و مستعد چاقی هستند، آنان دارای پوستی سفید، حرکاتی کند و از لحاظ روحی و روانی تمایل به تنهایی دارند. بلغمی‌ها در جمع افرادی آرام و ملایم هستند. تمایلات جنسی چندانی ندارند. این افراد در رشته های تاریخ، جامعه شناسی و روانشناسی می‌توانند موفق باشند.

 افسردگی و بی خوابی نتیجه غلبه بلغم است

وی همچنین افزود: بیماری‌های شایعی مانند ام اس، افسردگی و بی خوابی، ضعف اعصاب، آرتروز، درد معده و غیره، نتیجه غلبه بلغم بوده و با استفاده از مواد غذایی با طبع گرم و خارج شدن سردی، به تدریج می‌توان بر این بیماریها غلبه کرد.

 دکتر افراسیابیان به عوامل شش گانه موثر در بروز بیماری‌ها و سلامتی از دیدگاه طب سنتی و اسلامی اشاره کرد و گفت: به طور کلی در طب سنتی، شش عامل که به سبک زندگی معروف هستند در سلامتی و بیماری افراد موثر است.

وی با بیان اینکه استفاده از غذا و نوشیدنیهای سالم عامل مهمی در سلامتی افراد است، خاطرنشان کرد: اگر افراد سوداوی از غذاهایی با طبع سرد استفاده زیادی کنند، دچار غم و غصه شده و اگر افراد افسرده‌ای باشند، بیماری آنان تشدید خواهد شد.

وی ادامه داد: اگر این افراد از ترکیب سرکه و عسل و نوشیدنی‌های سالم استفاده کنند، اثر خوبی بر کبد خود بر جای خواهند گذاشت.

اضطراب و غم و غصه بیماری‌های سردی هستند

این دکترای علوم پزشکی به حالات روحی و روانی و تاثیر آن در سلامتی اشاره و اذعان کرد: اضطراب و غم و غصه بیماری‌های سردی هستند و اگر به طور مداوم این حالات تکرار شود، نیروی دفاعی بدن تضعیف شده و فرد ممکن است به بیماری سرطان مبتلا شود.

افراسیابیان به اهمیت آب و هوای سالم اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: هوای پاکیزه نقش مهمی در سلامتی افراد بر عهده داشته و اگر هوای تنفسی حاوی سرب باشد روی قند خون تاثیر گذاشته و ضریب هوشی افراد را پائین می آورد.

وی با اشاره به اهمیت تحرک در سلامتی گفت: از نظر طب سنتی زندگی یعنی گرما و رطوبت و اگر در طی روز حداقل بیست دقیقه وقت خود را به ورزش اختصاص دهیم گرما و نشاط ایجاد می‌شود ولی اگر اکثر اوقات را پشت میز بگذرانیم سردی غلبه می‌کند و کسل و چاق خواهیم شد.

این عضو هیئت علمی دانشگاه به اهمیت دفع و احتباس را اشاره کرد و گفت: دفع مواد زائد بدن بسیار مهم بوده و مدت طبیعی آن یک ساعت پس از غذاست و اگر این مواد به موقع از بدن دفع نشود فرد دچار یبوست شده که مادر تمام بیماری‌هاست.

وی با بیان اینکه میزان خواب و بیداری نیز در سلامتی افراد موثر بوده و در افراد مختلف با توجه به مزاجها متغیر است، افزود: افراد دموی مزاج به علت رطوبت مغز روزانه 7 یا 8 ساعت می‌خوابند ولی بالعکس سوداوی‌ها به جهت خشکی مغز (مانند افراد مسن) کم خواب و دچار اختلالاتی درخواب هستند.

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, ] [ 4:54 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 راه‌هایی برای فراموشی دوستی‌های بدون سرانجام، بعد از ازدواج

برای اینکه فردی رابطه قبلی خود را بعد از ازدواج فراموش کند، باید به تمام خاطرات و وابستگی‌های آن فرد،«نه مقدس» بگوید.

به گزارش خبرنگار «نیمرخ» برنا، برخی از افراد با اینکه زندگی مشترکی را آغاز کرده‌اند، اما نمی‌توانند، رابطه قبلی خود را فراموش کنند.« مهدی دوایی»دکترای روانشناسی و عضو هیات علمی پژوهشکده علوم شناختی در این‌باره به برنا می‌گوید: یکی از دلایلی که با ارتباط داشتن با جنس مخالف، مخالفت می‌شود

 این است که بعد از ازدواج آسیب‌هایی به وجود می‌آید که قابل جبران نیست، زیرا از لحاظ رو‌انی یک لنگرگاهی می‌سازد که جابجایی این لنگرگاه یک مقدار زمان‌بر است. مهم این است که این افراد نگذارنند، رابطه خاص عاطفی برقرار شود.

در این رابطه‌ها گاهی آسیب‌های روانی ایجاد می‌شود که باعث می‌شود که آن فردی که رابطه قبلی داشته، زمانیکه ازدواج می‌کند،


ذهنش هنوز درگیر رابطه قبلی خود باشد. در این مواقع فرد دچار پرخاشگری، احساس افسردگی، خوشحال بودن مصنوعی و ناامیدی می‌کند و یا حتی نسبت به رابطه قبلی خود احساس گناه می‌کند.

7 توصیه برای فراموش‌کردن دوستی‌های بدون سرانجام

1- به تمام این وابستگی‌ها «نه مقدس» بگویید

 زمانیکه فردی ذهنش درگیر رابطه قبلی خود است، برای همیشه به این رابطه «نه مقدس» بگوید؛ یعنی تمام ذهن خود را که برای رابطه قبلی خود اشغال کرده است، تخلیه کرده و خود را پایبند زندگی مشترک خود کند.


برخی از افراد می‌گویند«ما می‌خواهیم با فردی که قبلا رابطه داشتیم، دوباره رابطه برقرار کنیم که فقط از احوالش باخبر باشیم»، و اگر از او باخبر باشیم، حتما با همسرمان زندگی مشترک خوبی داریم و اگر خبری از او نداشته باشیم،


در زندگی مشترک‌مان هم مشکل به وجود آید. که این رفتار کاملا اشتباه است و امکان هرگونه زمینه‌سازی برای ارتباط مجدد را باید از بین برد.

2- تجربیات جدید ایجاد کنید
 تمام وابستگی ها در رابطه قبلی به براساس تجربیاتی که در زندگی مشترک بالا می‌گیرد و یک زندگی معمولی برای اینکه بتوانند تجربیات گذشته را از بین ببرد، کفاف نمی‌دهد.


این افراد بایستی کاری کنند که تعاملات بالایی با همسر خود داشته باشند. مثلا اگر هفته‌ای یک بار با آن فردی که رابطه داشتند، به سینما می‌رفتند، هفته‌ای 3دفعه با همسر خود به سینما بروند.

3- لنگرگاه‌های جدید بوجود بیاورید
 یعنی زن و شوهر در زندگی مشترک خود، باید به دنبال یک لنگرگاه جدیدی بگردند که با هم آن را دوست دارند و به آن چیزی که علاقه دارند، به بازی گرفته و عمل کنند. زن و شوهری که قبلا هر گونه رابطه‌ای با فردی داشتند را فراموش کرده و باید به آن چیزی که علاقه مشترک دارند، بپردازند

و برای به دست آوردن آن برنامه‌ریزی کنند. «بچه‌دار شدن» یک معقوله جدی است که می‌توان به آن پرداخت. بچه دار شدن باعث می‌شود زن یا مرد بیشتر وابسته زندگی خود شده و تمایل و جذب آنها نسبت به خانواده و همسر بیشتر شود.

البته روانشناسان در مواقع اختلاف، بچه‌دار شدن را هیچگاه توصیه نمی‌کنند. اما این مورد متفاوت است.

4- رابطه قبلی خود را نیمه‌کاره نگذارند
 زوجین که هرگونه رابطه قبلی و پنهانی را قطع کنند و این رابطه آنها نباید نیمه کاره باشد. زیرا باعث بلاتکلیفی افراد در زندگی مشترک خود می‌شود و زندگی آنها بعد از ازدواج دچار لغزش شده


و دیگر مستحکم و استوار نخواهد بود؛ در نتیجه هرگونه عواملی که باعث تحریک این رابطه می‌شود، از بین برده و خداحافظی کامل کنند.

5- عوامل جدایی را در ذهن خود یادآوری کنند
افراد باید علل شکست و قطع رابطه خود را با جنس مخالف خود را به یاد آورند، در نتیجه عواملی وجود داشته که آنها از هم جدا شده‌اند وگرنه با هم ازدواج می‌کردند.

 این عوامل اگر در ذهن فرد تداعی شود، خود به خود رابطه و یا فکر کردن به آن رابطه را در ذهن فرد از بین می برد.

6- جدایی بدون ابراز احساسات
وقتی فردی با خشونت تمام رابطه خود را به پایان برساند، دیگر هیچ دلیل توجیه کننده‌ای وجود ندارد که این رابطه را ادامه دهد و یا اصلا به آن فکر کند.

 حتی هر هدیه‌ای که از طرف فرد مقابل دریافت کرده است را به او برگرداند و هیچ بعد عاطفی نباید بین آنها وجود داشته باشد و از جمله‌های عاشقانه برای خداحافظی استفاده نکند،

مثلا موقع قطع رابطه و خداحافظی گفتن این جمله که «سرنوشت روزگار، ما را از هم جدا کرد» کاملا اشتباه است.

7- هرگونه محرک تداعی خاطرات را از بین ببرند
 فردی قبل از ازدواج اگر با کسی رابطه داشته و هدیه، کتاب و یا هر شی دیگری را از طرف مقابل گرفته است، از بین ببرد،

 تا خاطرات آن شخص برای او تداعی نشود و یا اگر دوشنبه ها با او قرار ملاقات می‌گذاشته، با همسر خود روز دوشنبه قرار نگذارند، تا آن روز برای آنها تداعی نشود و یا همان کادویی که برای او گرفته بود را برای همسر خود نگیرد.

[ دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, ] [ 4:49 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:47 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:46 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 

ورود زنان یا دختران به محیط كار مستلزم آن است كه قواعد خاص هر محیط كاری را بشناسند تا بتوانند با همكاران خود بویژه جنس مخالف رابطه‌ای منطقی و سالم برقرار كنند.


یكی از نیازهای اساسی زندگی هر فرد، تعامل و ارتباط با دیگران است. تمام افراد به دنبال یافتن كسانی هستند كه در كنار آنها احساس خوبی داشته و در كنارشان منفعت بیشتری كسب كنند.

در جامعه امروزی ما زنان، مردان، دختران و پسران زیادی وارد حوزه‌های مختلف شغلی شده و كنار یكدیگر ساعاتی را برای انجام فعالیت‌های كاری می‌گذرانند. این اوقات، فرصت مناسبی برای سنجش افراد و ایجاد روابط سالم و صمیمانه با آنهاست.

اما نكته قابل توجه آن‌كه ورود زنان یا دختران به محیط كار مستلزم آن است كه قواعد خاص هر محیط كاری را بشناسند تا بتوانند با همكاران خود بویژه جنس مخالف رابطه‌ای منطقی و سالم برقرار كنند.

بنا به گفته روان‌شناسان وقتی فردی وارد جامعه و محیط كاری می‌شود از آنجا كه توانایی شناخت زودهنگام افراد را ندارد و شناسایی آنها بدون برقراری رابطه اجتماعی امكان‌پذیر نیست، باید بسیار محتاطانه و سنجیده عمل كرده و قبل از ورود به این مكان‌ها اطلاعات لازم در برقراری یك ارتباط سالم را از طریق خانواده یا افراد متعهد فراگرفته باشد.



پیام رسانی با ارتباط غیركلامی


خوب است بدانید در هر ارتباطی هر كلمه و حركتی پیام خاصی را به مخاطب می رساند. انتخاب كلمات، شكل ابراز، سرعت گفتار، تكیه یا مكث روی كلمات، حالت‌های چهره، ژست و حركات بدن، بلندی صدا، وقفه‌های صوتی، كیفیت نگاه و... همگی از جمله ابزار ارتباط كلامی و غیركلامی با دریافت‌كننده پیام است و می‌تواند حالات احساسی و رفتاری افراد را منتقل كند.

در اغلب موارد ارتباط غیركلامی مانند نوع نگاه، حركات بدن، حالت چهره و... در مقایسه با ارتباط كلامی كه به وسیله زبان و به كمك كلمات بیان می‌شود صراحت و قابلیت اعتماد بیشتری داشته و برخلاف برخی ارتباطات كلامی، چندپهلو و غیرقابل فهم نیست.

در هر حال، كلامی و غیركلامی بودن رفتار موجب نمی‌شود كه یكی ارتباط نامیده شود و دیگری ارتباط محسوب نشود. هر دو ارتباط هستند و آنچه در ارتباطات نقش اساسی دارد كیفیت ارائه و دریافت محتوای پیام است.

ورود زنان یا دختران به محیط كار مستلزم آن است كه قواعد خاص هر محیط كاری را بشناسند تا بتوانند با همكاران خود بویژه جنس مخالف رابطه‌ای منطقی و سالم برقرار كنند.



از ارتباطات افراطی بپرهیزید


بی‌تردید ارتباطات افراطی، محصول فعالیت و روابط اجتماعی خود فرد است كه باید به آن اعتدال بخشید و راه اعتدال‌بخشی آن هم رعایت حریم خصوصی یكدیگر است.

استمرار ارتباط با همكار جنس مخالف موجب توسعه ارتباط شده و حتی گاهی ارتباط را برای طرفین لذت‌بخش و خوشایند می‌كند. جالب است بدانید ارتباطات هرگز در یك نقطه متوقف نمی‌شود و نمی‌توان گفت این ارتباط تا چه سطحی پیش می‌رود.

ممكن است تا مرزهای پیش‌بینی نشده و حتی ناشناخته‌ای پیش برود كه طرفین انتظار وقوع آن را نداشته باشند. در ارتباطات فرهنگی، تجاری و آموزشی هم همین‌طور است.

به طور مثال دو تاجر هرگز نمی‌توانند پیش‌بینی كنند كه در مشاركت و ارتباط اقتصادی خود تا كجا پیش می‌روند. غفلت از همین امر هم بسیاری از افراد را به پشیمانی می‌كشاند.



رفتارهای بی‌منظوری كه معنادار می‌شود


در محیط‌های كاری شاید انجام رفتار خاصی كه برای مردان بی‌مفهوم باشد از نظر زنان معنادار باشد و بعكس، آنچه از نظر زنان بی‌مفهوم است برای مردان مفهومی خاص داشته باشد و زمینه بروز برخی افكار ناشایست را فراهم كند.


همین ناآگاهی از برخی رفتارها موجب می‌شود كه افراد ناخواسته وارد چالش‌ها و سیكل‌های نامعیوبی شوند و به روابط خانوادگی و كاری خود آسیب بزنند.

به گفته روان‌شناسان، اكثر مردان به دلیل آن‌كه مدت‌های زیادی در محیط‌‌های شغلی مختلف فعالیت كرده‌اند با كسب آزمون و خطا به مفاهیم رفتاری گسترده‌ای پی برده‌اند.

البته برخی زنان هم هستند كه سال‌ها شاغل بوده و می‌دانند چگونه با همكاران خود ارتباط سالم و بی‌منظور برقرار كنند، اما در مقابل زنان تازه‌كاری هم هستند كه به دلیل ناآگاهی از این رفتارها به گونه‌ای ناشیانه وارد روابطی می‌شوند كه زندگی زناشویی و كاری شان را تحت‌تاثیر قرار داده وگاهی به علت ناتوانی در اثبات بی‌منظور بودن این‌گونه روابط، زندگی مشترك خود را از دست می‌دهند.



خط قرمزهای خانوادگی را بشناسید


متخصصان معتقدند، افراد در محیط كاری نباید صمیمت را با وارد شدن به حریم خصوصی یكدیگر اشتباه بگیرند. طرز ارائه ارتباطات كلامی و غیركلامی و شیوه رفتار باید به گونه‌ای باشد كه حریم خصوصی حفظ و خط قرمز‌های خانوادگی رعایت شود. خیلی‌ها به بهانه صمیمیت از این خط قرمز‌ها عبور كرده و اینجا آغاز ورود به چرخه‌ای معیوب است.



به طور مثال، وقتی همكار ما یك متخصص و آگاه به دانش پزشكی نیست چه دلیلی دارد كه به او بگوییم در زندگی زناشویی فلان مشكل را داریم یا چه دلیلی دارد كه وارد زندگی خصوصی همكارمان شویم و بخواهیم از كم و كیف آن آگاه شویم یا این‌كه چه لزومی دارد هر روز همكارمان را به مقصد برسانیم یا وقتی بیمار است برایش دلسوزی كنیم و كاسه داغ‌تر از آش شویم یا از الفاظی غیرضروری همچون جانم، عزیزم و... استفاده كنیم.



گاهی همسران این‌گونه توجهات را نثار یكدیگر نمی‌كنند كه همكاران با جنس مخالف ابراز می‌كنند. در واقع با این كارها ما خودمان به همكارمان اجازه می‌دهیم كه به حریم شخصی‌مان وارد شود و مرزها را بشكند.



اگر قصد دارید سال‌های طولانی در یك محیط كاری باقی بمانید و كنار همكارانتان (همجنس و غیرهمجنس) ساعات خوبی را بگذرانید و زندگی زناشویی‌تان را حفظ كنید، باید به ارتباطات كلامی و غیركلامی خود توجه كنید




كار و زندگی‌تان را دریابید

در نتیجه، اگر قصد دارید سال‌های طولانی در یك محیط كاری باقی بمانید و كنار همكارانتان (همجنس و غیرهمجنس) ساعات خوبی را بگذرانید و زندگی زناشویی‌تان را حفظ كنید، باید به ارتباطات كلامی و غیركلامی خود توجه كنید و اگر در رفتار همكارتان مواردی را دیدید كه خارج از محدوده و انتظارتان بود خیلی صریح و البته شایسته و منطقی به او بفهمانید كه حق ندارد وارد حریم خصوصی‌تان شود و مرزشكنی كند

[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:44 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


 چرا زن‌ها و مردها حرف هم را نمی‌فهمند؟!

زن‌ها و مردها به لحاظ شخصیتی و مهارت‌های ارتباطی تفاوت‌های زیادی باهم دارند اما بسیاری از خانم‌ها و آقایان از این نكته مطلع نیستند به همین دلیل شیوه برخورد درست با هم را نمی‌دانند و در نتیجه انتظارات و توقعات نابجایی از هم پیدا می‌كنند.


 این مسئله بیشتر از همه در روابط خانوادگی و زناشویی خود را نشان می‌دهد، وقتی زن و شوهر يكدیگر را درست نشناسند چگونه می‌توانند نیازهای هم را درست پیش‌بینی كنند و یكدیگر را راضی و خرسند نگه دارند؟


همین امر به مرور باعث به‌وجود آمدن اختلاف‌های جدی می‌شود و در مواردی هم زن و شوهرها به این نتیجه می‌رسند كه با هم تفاهم ندارند و این می‌تواند عواقب وخیمی به بار آورد، در این مطلب سعی می‌كنیم به شما بگوییم با همسرتان به لحاظ روانی چه تفاوت‌هایی دارید و چه توقعاتی می‌توانید از او داشته‌باشید.


قدرت‌بدني مهم نيست


نمی‌توان گفت كه آدم‌های با اعتماد به نفس كمتر از دیگران دچار شك و ترديد می‌شوند اما بايد بدانيد آن‌ها بهتر این شك‌ها را مدیریت می‌كنند و می‌توانند تمام انرژی خود را معطوف به حل مسئله كنند و این همان جایی است كه تفاوت‌هایی میان مردها و زن‌ها می‌بینیم.

مردها: در طول تاریخ مردها برای آنچه خواسته‌اند جنگیده‌اند،  آن‌ها با توان فیزیكی بالایی كه داشتند توانستند ثروت و منابع زیادی را به دست بیاورند. ولي در دوران مدرن كه تكنولوژی پیشرفت زیادی كرده‌است مسائل خیلی كمی هستند كه به قدرت‌بدنی نیاز داشته ‌باشند.


این روزها وقتی تعارض و تضادی پیش می‌آید، مردها سعی می‌كنند با گفت‌وگویی صلح‌آمیز آن را حل كنند اما همچنان در ناخودآگاه آن‌ها این موضوع وجود دارد كه قدرت بدنی بیشتری دارند، به همین دلیل


وقتی بحث و جدلی پیش می‌آید كه نمی‌توان با صحبت آن را حل كرد، ناخودآگاه قدرت بدنی آن‌ها به ذهن‌شان می‌آید و همین امر باعث افزایش اعتماد به نفس‌شان می‌شود، البته منظورمان این نیست كه آن‌ها از این نیرو استفاده می‌كنند بلكه به لحاظ ذهنی قوی‌ترشان می‌كند.

زن‌ها: زن‌ها می‌دانند كه به لحاظ قدرت بدنی توان كمتری دارند و شاید همین امر باعث می‌شود برای خیلی از خانم‌ها بحث جدی با آقایان كمی مشكل شود چون وقتی بحث بالا می‌گیرد ناخودآگاه یادشان می‌آید به لحاظ بدنی ضعیف‌تر و آسیب‌پذیرتر هستند و نمی‌توانند به خوبی در برابر آن مرد از خود دفاع كنند.


ولي توصیه ما به خانم‌ها این است كه اول از همه یادشان باشد، اگر طرف مقابل حمله فیزیكی كند بیشتر نشان‌دهنده ترس اوست تا قدرتش. از طرف دیگر در طول تاریخ مردها از طریق قدرت بدنی خود


زندگی را گذراندند ولی زن‌ها بیشتر از مهارت‌های زبانی خود استفاده كرده و توانسته‌اند مردها را متقاعد كنند، پس قدرت خود را در قانع كردن طرف مقابل دست‌كم نگیرید.

مردها برای‌شان هدف مهم است


مردها مشكلات‌شان را همانند یك ماشین اتوماتیك حل می‌كنند؛ آن‌ها روی موضوعی تمركز كرده و همه كار می‌كنند تا آن را به دست آورند و به همين دليل، فرآیند و راهی كه آن‌ها را به خواسته‌‌شان می‌رساند برای‌شان چندان مهم نیست،


 مهم تنها نتیجه است اما زن‌ها توجه بیشتری به فرآیندها و طریقه رسیدن به هدف دارند و سوال مهم برای آن‌ها این است كه چطور بهتر عمل كنند؟ چگونه رفتار كنند؟ چگونه كار درست را انجام دهند؟ همه این سوال‌ها می‌تواند توجه را از هدف نهایی منحرف كند و حتی گاهی دسترسی به هدف غیرممكن می‌شود.


به خانم‌ها توصیه می‌كنیم اینقدر به حاشیه‌ها فكر نكنند بهتر است تمام توجه‌تان را تنها به یك نتيجه مثبت متمركز كنید. البته باید حواس‌تان به تمام موانع ممكن و راه‌های غلبه بر آن‌ها باشد، جالب است بدانید افراد با اعتماد به نفس یك قانون مهم دارند: به جای این‌كه هنگام مواجهه با مسائل نگران پیامدها شوند تنها به حل آن فكر می‌كنند.


اعتماد به نفس با بي‌ادبي فرق دارد


مردها خیلی به ندرت به مشكلات‌شان اعتراف می‌كنند؛ آن‌ها وقتی به‌دنبال دستیابی به علائق خود هستند كم پیش می‌آید احساسات افراد دیگر را در نظر بگیرند. مردانی كه هدف برای‌شان مهم است


معمولا سلطه‌جو هستند؛ آن‌ها تنها به‌دنبال دستیابی به هدف‌شان هستند و برای‌شان اهمیتی ندارد كه همكاران یا زیردستان‌شان درباره آن‌ها چه فكری می كنند، آن‌ها نمی‌ترسند كسی را بیازارند یا گستاخ به‌نظر برسند.


 زن‌ها در نقطه مقابل هستند، برای آن‌ها بسیار مهم است دیگران درباره آن‌ها چه فكری كنند؛ آن‌ها می‌خواهند همه را خشنود كرده و همه آن‌ها را تحسین كنند و دوست‌شان داشته باشند و در نتیجه آن‌ها حاضر می‌شوند


كارهایی را كه نمی‌خواهند انجام دهند تنها به این دلیل كه همكاران و دوستان‌شان را نیازارند. نمی‌‌گوییم بیش از اندازه بر اهداف‌تان پافشاری كنید و حاضر باشید به هر دليلي به خودتان فشار بیاورید اما حواس‌تان باشد اعتماد به نفس با بی‌ادبی یا گستاخی فرق دارد.


خانم‌ها رمزگشاتر هستند


توانایی رمزگشایی به معنای حدس زدن احساسات طرف مقابل با مشاهده رفتار غیركلامی اوست؛ برای نمونه فردی كه این توانایی را دارد كه از حالات صورت، وضعیت بدن و حركات و نیز صدای دوست خود، در می‌یابد كه او خوش و سرحال است


یا محزون و افسرده. پژوهش‌ها نشان می‌دهند این توانایی در زنان به‌مراتب بیش از مردان است؛ زنان در قضاوت و استنباط هیجانات و عواطف به ویژه از حالات صورت بسیار توانمندتر از مردان هستند. این توانایی حتی در دختران دبستانی هم دیده می‌شود.


زنان در رمزگشایی توان بالایی دارند برای مثال در یك جمع و در یك مهمانی اگر آقا از حرف همسرش خوشش نیاید و اشاره كند خانم سریعا متوجه می‌شود و مسیر حرف را عوض می‌كند ولی آقایان كمتر می‌توانند چنین كاری بكنند.


فرق زن‌ها و مردها در كنترل احساسات


مردها: از همان دوران كودكی معمولا پسرها را جوری تربیت می‌كنند كه در آینده بتوانند از خودشان دفاع كنند. آن‌ها یاد می‌گیرند نباید گریه كنند،  نباید از هیچ چیزی بترسند، نباید موجودات ضعیف‌تر را بترسانند و اذیت كنند. پدر و مادر به آن‌ها یاد می‌دهند باید قوی و شجاع باشند و روی خودشان كنترل داشته باشند.

 آدم‌ها و جامعه نیز از یك مرد انتظار دارند در هر موقعیتی آرامشش را حفظ كند، به دلیل همين باورها مردها تلاش می‌كنند كه چنین قابلیت‌هایی را در خود به‌وجود آورند اما منظور ما این نیست كه مردها در وضعیت‌های بحرانی عصبی نمی‌شوند.


آن‌ها معمولا احساسات‌شان را كمتر نشان می‌دهند، در نتیجه زن‌ها احساس می‌كنند مردها اعتماد به نفس زیادی دارند و كاملا به‌خودشان مطمئن هستند.

زن‌ها: خانم‌ها به‌طور طبیعی، ‌احساساتی‌تر و حساس‌تر هستند، عصبی بودن آن‌ها كاملا آشكار است و خیلی راحت می‌توان آن‌ها را آشفته كرد و بعد نقطه ضعف‌های‌شان را به رخ كشید.


 اگر به‌عنوان یك خانم دوست ندارید كسی بتواند با شما چنین كاری كند باید یاد بگیرید در جمع به‌خود مسلط باشید و خودتان را كنترل كنید. حواس‌تان به تمام حركت‌ها، حالت‌های صورت و صدای‌تان باشد. وقتی عصبی می‌شوید، سعی كنید عمیق نفس بكشید و حواس‌تان باشد كه كاری نكنید كه بعدا از خودتان خجالت بكشید.


باید سعی كنید احساسات‌تان را تا زمانی كه به خانه می‌روید یا جایی كه غریبه‌ای نیست درون‌تان نگه داريد و آن‌ها را بروز ندهید. البته حواس‌تان باشد نباید احساسات منفی را درون خودتان نگه دارید بلكه

باید به نحوی آن‌ها را تخلیه كنید و اما هیچ‌گاه افراد با عزت نفس این كار را در مقابل غریبه‌ها انجام نمی‌دهند. البته فراموش نكنید هیچ‌كس از شما انتظار ندارد كه همچون مردها رفتار كنید ولي اگر بتوانید در موقعیت‌های بحرانی خودتان را كنترل كنید، برای‌تان نقطه قوت بزرگی است.

مردها پیام‌ها را می‌سنجند و زن‌ها فراپیام را


زنان و مردان با وجودی كه از كلمات مشابه استفاده می‌كنند ولی حرف یكدیگر را نمی‌فهمند. كلماتی كه ما به كار می‌بریم 2 قسمت دارند: به اطلاعاتی كه به وسیله معانی كلمات منتقل می‌شوند «پیام» می‌گویند و آنچه درباره روابط مخابره می‌شوند،


 تلقی در قبال یكدیگر، موقعیت و حرفی كه می‌زنیم، حالت چهره و وضعیت بدنی ما هنگام صحبت‌كردن، «فراپیام» ناميده مي‌شود. در حالی كه كلمات اطلاعاتی را منتقل می‌سازند، طرز سخن ما،  بلندی صدا، سرعت حرف زدن، لحن و ادای كلمات و تاكیدها، ذهنیت ما را مشخص می‌سازند؛ حالتی كه به مخاطب ما می‌فهماند عصبانی هستیم یا احساس دوستانه داریم و می‌خواهیم صمیمی‌تر شویم همان فراپیام است.


 پژوهش‌ها نشان داده‌اند، زن‌ها بیشتر از پیام به فراپیام اهمیت می‌دهند در حالی كه برای مردها خود پیام اهمیت بیشتری دارد. زنان برای بیان احساسات به‌خود حق می‌دهند از انواع صفات عالی و مبالغه‌آمیز استفاده كرده و احساسات خود را غلیظ جلوه دهند؛

مثلا می‌گویند:« تو هیچ وقت به فكر من نبودی»، « تو همیشه دیر می‌آیی»، «100 بار به شما گفتم.» زن محدودیتی در استفاده از لغات نمی‌بیند در صورتی كه مردان این كلمات را واقعی پنداشته و واكنش نامناسب نشان می‌دهند؛ مثلا می‌گویند: «در یك ماه گذشته فقط یك شب دیر آمدم.»


فرق ميان گوش دادن زن و مرد


تحقیقات نشان می‌دهند زن‌ها و مردها از روش‌های متفاوتی برای نشان دادن گوش‌كردن خود به حرف‌هاي ديگران استفاده می‌كنند. زن‌ها حین گوش دادن بیشتر سر تكان می‌دهند و از كلماتی مانند آهان، بله و... استفاده می‌كنند و مقصودشان نیز از استفاده این كلمات این است كه «دارم به حرف های شما گوش می‌دهم.»


 ولی مردها كمتر این حركات انجام می‌دهند و بیشتر زمانی از این اصوات و كلمات استفاده می‌كنند كه بخواهند توافق خود را اعلام كنند بنابراين بيشتر اوقات زن‌ها شكایت می‌كنند كه همسرشان به حرف‌های‌شان گوش نمی‌دهد یا حوصله شنیدن حرف‌های آن‌ها را ندارد. در صورتی كه نحوه گوش دادن در زن و مرد متفاوت است.

[ چهار شنبه 29 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:34 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 

مهانداس کارامچاند گاندی (به خط دوناگری: मोहनदास करमचन्द गांधी؛ گجراتی: મોહનદાસ કરમચંદ ગાંધી؛ زاده: ۲ اکتبر ۱۸۶۹ - درگذشت: ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸) (۱۰ مهر ۱۲۴۸ - ۹ بهمن ۱۳۲۶) رهبر سیاسی و معنوی هندی‌ها بود که ملت هند را در راه آزادی از استعمار امپراتوری بریتانیا رهبری کرد. او در طول زندگیش استفاده از هر نوع ترور و خشونت برای رسیدن به مقاصد را رد می‌کرد. فلسفهٔ بی‌خشونتی گاندی که خود نام ساتیاگراها (در سانسکریت به معنای تلاش و کوشش برای رسیدن به حقیقت؛ تحت‌اللفظی: محکم گرفتن حقیقت) روی بسیاری از جنبش‌های مقاومت بدون خشونت در سراسر جهان و تا امروز تأثیر گذارده‌است.

 


10 اصل از گاندی که میتواند شما و دنیایتان را متحول کند

"نباید ایمان خود به بشریت را از دست بدهید. اگر چند قطره از آب اقیانوس آلوده شود کل اقیانوس  آلوده نمی گردد."

"فاصله بین آنچه انجام می دهیم و آنچه توانایی انجامش را داریم برای حل بیشتر مشکلات جهان کافی خواهد بود."

"اگر آدم شوخ طبعی نبودم مدت ها پیش خودکشی کرده بودم. "

ماهاتما گاندی نیازی به معرفی ندارد. همه مردی را که رهبری ملت هند برای استقلال از سلطه انگلیس در سال 1947 بر عهده داشت می شناسند.

پس بیایید به بررسی چند نکته از عقاید گاندی بپردازیم.



1. خودتان را تغییر دهید.

"شما باید مظهر تغییری باشید که می خواهید در جهان ببینید."

"به عنوان انسان بزرگترین دروغ ما در مورد توانایی مان در ساخت دوباره جهان نیست – این افسانه عصر اتم است- بلکه توانایی ما در ساخت مجدد خودمان است."

اگر خود را تغییر دهید جهان خود را نیز تغییر می دهید. اگر شیوه تفکرتان را تغییر دهید می توانید احساسات و اعمالتان را تغییر دهید و بنابراین جهان اطراف شما نیز تغییر می کند. نه تنها به این دلیل که اکنون شما اطرافتان را با فکر و احساسات تازه ای می نگرید بلکه به این دلیل که این تغییر می تواند به شما کمک کند تا دست به عمل بزنید به شیوه ای که قبلا فکر آن را نمی کردید- یا حتی در مورد آن فکر هم کرده بودید- ولی غرق در الگوهای فکری قدیمی خود بودید.

و مشکلی که با تغییر جهان بیرونی بدون تغییر خودتان با آن مواجه می شوید این است که وقتی به تغییری که شدیدا در پی آن بودید می رسید شما همچنان خود شما هستید. شما همچنان کاستی ها، خشم، منفی بافی ، گرایش به تخریب خود و غیره را با خود به همراه دارید.

و بنابراین در این موقعیت جدید شما آنچه را که در آرزوی آن بودید نخواهید یافت زیرا ذهن شما هنوز انباشته از چیزهای منفی است. و اگر تغییر بیشتری ایجاد کنید بدون اینکه کمی بینش نسبت به آن داشته باشید و از خود قبلی تان فاصله گرفته باشید ممکن است این حس بیشتر و قوی تر باشد. از آنجایی که خود قبلی شما علاقه به تفکیک چیزها، یافتن دشمنان و جدایی دارد ممکن است برای ایجاد مشکلات بیشتر شروع به تلاش کند و زندگی و دنیای شما را دچار کشمکش کند.



2. شما تحت کنترل هستید.

"هیچ کس بدون اجازه من نمی تواند مرا آزرده کند."

احساس شما و واکنش شما چیزهایی است که همیشه به شما بستگی دارد. ممکن است یک روش نرمال و معمول برای واکنش در برابر چیزهای مختلف وجود داشته باشد. اما بیشتر مواقع راه های دیگری نیز وجود دارد.

شما می توانید اندیشه ها، واکنش ها یا احساسات تان را تقریبا در مورد هر چیزی  انتخاب کنید. نباید هیجان زده شوید، رفتار اغراق آمیزی انجام دهید یا به صورت منفی واکنش نشان دهید. البته ممکن است همیشه و بلافاصله اینگونه نباشد.  بعضی اوقات یک حرکت بدون تفکر انجام می شود. یا یک تفکر کهنه نمایان می گردد.

وقتی بفهمید که هیچ چیز بیرونی نمی تواند احساس شما را کنترل کند می توانید به تدریج این اندیشه را به زندگی روزانه خود وارد و آن را تبدیل به یک عادت کنید. عادتی که می تواند به مرور زمان قوی تر و قوی تر شود. با اینکار زندگی بسیار آسان تر و دلپذیرتر می گردد.



3. ببخشید و رها کنید.

"شخص ضعیف هرگز نمی بخشد. عفو و بخشش نشانه قدرت است."

"چشم در برابر چشم تنها باعث کور شدن کل دنیا می شود."

جنگ با بدی با روش اشتباه به هیچ کس کمکی نمی کند. و همانطور که در نکته قبلی گفته شد، این شمایید که انتخاب می کنید چگونه واکنشی نشان دهید. وقتی این تفکر را هر چه بیشتر وارد زندگی تان کنید می توانید به طریقی دست به عمل بزنید که برای خودتان و دیگران مفید باشد.

شما می فهمید که بخشش و رها کردن گذشته باعث کمک به شما و مردم جهانتان می شود. و صرف وقت در خاطرات منفی بعد ازاینکه از آن تجربه درس گرفتید دیگر کمکی به شما نخواهد کرد. تفکر در گذشته فقط باعث می شود که شما بیشتر رنج ببرید و نتوانید در حال حاضر دست به عمل بزنید.

اگر نبخشید به گذشته و یک شخص دیگر اجازه می دهید که احساسات تان را در دست گیرد. با عفو و بخشش خود را از این بندها رها کنید. بعد از آن می توانید کاملا روی مرحله بعدی تمرکز کنید.



4. بدون عمل به جایی نمی رسید.


"یک مثقال عمل بهتر است از یک خروار حرف."

بدون اینکه دست به کار شوید کار خیلی کمی انجام می شود. البته اهل عمل بودن سخت و دشوار است. ممکن است مقداری مقاومت درونی وجود داشته باشد.

و همانطور که گاندی گفت ممکن است فقط حرف بزنید. یا به صورت بی پایان درس بخوانید و مطالعه کنید. و فکر کنید که به سمت جلو در حرکتید. اما در زندگی واقعی نتایج کمی کسب کرده باشید.


5. به این لحظه توجه کنید.

من نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. من می خواهم به زمان حال توجه کنم. خدا هیچ قدرتی برای کنترل لحظه دیگر به من نداده است.

بهترین راهی که برای غلبه بر این مقاومت درونی که اغلب باعث می شود کاری انجام ندهیم این است که در زمان حال باقی بمانیم و تا حد امکان شرایط را بپذیریم.

چرا؟ زیرا زمانی که شما در زمان حال به سر می برید در مورد لحظات بعدی که تحت کنترل شما نیستند، نگرانی ندارید. و این مقاومت که از انجام  هرگونه عملی جلوگیری می کند، قدرتش را در نتیجه تصور نتایج منفی در آینده - یا شکستهای قبلی- از دست می دهد. و بنابراین راحت تر می توانیم هم وارد عمل شویم و هم بر زمان حاضر تمرکز کنیم و بهتر عمل کنیم.



6. همه انسانیم.

"من ادعا می کنم که یک شخص ساده و قابل اطمینان هستم که مانند همه انسان ها خطا می کنم. همچنین اقرار می کنم که آن قدر فروتنی دارم که به خطاهایم اعتراف کنم و قدم هایم را اصلاح کنم. "

"عاقلانه نیست که خیلی از هوش و درایت یک نفر مطمئن باشیم. درست این است که به خاطر داشته باشیم که قویترین ها ممکن است ضعیف عمل کنند و عاقل ترین ها اشتباه کنند."

وقتی شروع به اسطوره ساختن از افراد کنید- حتی اگر کارهای خارق العاده ای انجام داده باشند- این خطر وجود دارد که دیگر نتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. ممکن است کم کم فکر کنید که شما هرگز نمی توانید به چیزهای مشابه آنها دست یابید زیرا آنها خیلی متفاوت هستند. بنابراین مهم است که به یاد داشته باشید همه ما گذشته از اینکه چه کسی هستم انسانیم.

و من فکر می کنم لازم است از یاد نبریم که همه ما انسانیم و مستعد اشتباه. تعریف یک استاندارد غیر منطقی برای افراد فقط باعث ایجاد درگیری های غیر ضروری در دنیای شما و منفی بافی در وجودتان می شود.

باید به یاد داشته باشید که دوری از عادت بد خودتخریبی در اشتباهاتتان باعث موفقیت های بعدی می شود. و به جای آن به وضوح می توانید ببینید که کجا اشتباه کردید و چه چیزی می توانید از این اشتباه بیاموزید. و سپس دوباره تلاش کنید.



7. پایداری

"ابتدا شما را نادیده می گیرند، بعد به شما می خندند، سپس با شما مبارزه می کنند و در آخر شما پیروز می شوید."

پایدار و محکم باشید. در آینده مخالفت های اطرافتان کمرنگ و نابود می شود. و مقاومت درونی شما و خود تخریبی که می خواهد شما را عقب نگهدارد و از پیشرفت تان جلوگیری کند روز به روز ضعیف تر می شوند.

دلیل این که گاندی در روش بدون خشونت خود موفق شد این بود که او و یارانش بسیار سرسخت بودند. آنها تسلیم نشدند.

موفقیت و پیروزی به ندرت با آن سرعتی که می خواهید به دست می آید. فکر می کنم یکی از دلایلی که افراد به آنچه که می خواهند نمی رسند این است که آنها خیلی زود خسته می شوند. زمانی که آنها فکر می کنند برای رسیدن به موفقیت کافی است معمولا به همان میزانی نیست که واقعا برای رسیدن به هدف لازم است. این عقیده اشتباه تا حدودی ناشی از جهانی است که در آن زندگی می کنیم. جهانی پر از قرص های جادویی که به صورت مداوم تبلیغ می شوند و به ما قول می دهند درطی 30 روز می توانیم وزن زیادی کم کنیم یا پول زیادی به دست بیاوریم.

سرانجام نکته مفیدی که باعث پایداری شما می شود این است که به جمله سوم گاندی در ابتدای مقاله توجه کنید و شوخ طبع باشید. این کار باعث می شود که در سخت ترین زمان ها نیز انجام کارها راحت باشد.



8. خوبی مردم را ببینید و به آنها کمک کنید.

"من فقط به جنبه های خوب انسان ها توجه می کنم. از آنجایی که خودم بی عیب و نقص  نیستم، علاقه ای به کشف خطاهای دیگران ندارم."

"انسان دقیقا به اندازه ای بزرگ می شود که برای کمک به طرفدارانش تلاش می کند."

"زمانی فکر می کردم رهبری با زور انجام می شود اما امروز معنای آن برای من همراهی با مردم است."

بیشتر وقت ها افراد ویژگی های خوبی دارند و همچنین ممکن است بعضی ویژگی هایشان چندان خوب نباشد. اما شما می توانید تصمیم بگیرید که به کدام توجه کنید. اگر به دنبال پیشرفت هستید روی خوبی افراد تمرکز کنید. این کار باعث می شود که زندگی برای شما آسان تر شود همزمان که دنیا و روابط تان مثبت تر و دلپذیرتر می شود.

و زمانی که شما خوبی افراد را می بینید کمک کردن به آنها برای شما راحت تر می شود. با کمک به دیگران و با ارزش دادن به آنها شما فقط زندگی آنها را بهتر نمی کنید؛ در طی زمان آنچه را داده اید دوباره بدست می آورید. و افرادی که به آنها کمک کرده اید ممکن است علاقه بیشتری به کمک به دیگران داشته باشند. و درنتیجه شما با هم چرخه ای از تغییرات مثبت ایجاد می کنید که رشد می کند و قوی تر می شود.

با تقویت مهارت های اجتماعی تان می توانید شخص با نفوذی شوید و این چرخه رو به جلو را تقویت کنید.



9. هماهنگ و قابل اعتماد باشید خودواقعی تان باشید و تظاهر نکنید.

"شادکامی زمانی حاصل می شود که تفکر، گفتار و کردار شما هماهنگ باشد."

"همیشه بین اندیشه، گفتار و کردارتان هماهنگی ایجاد کنید. همیشه در پی پالودن ذهنتان باشید و خواهید دید که همه چیز درست خواهد شد."

فکر می کنم یکی از بهترین نکات برای بهبود مهارت های اجتماعی شما رفتار یکسان و ارتباط بر اساس اعتماد است. به نظر می رسد افراد واقعا به ارتباط درست و اطمینان بخش علاقه دارند. و زمانی که اندیشه، گفتار و کردار شما در یک راستا باشد به لذت درونی بالایی می رسید. شما در مورد خودتان احساس قدرت و شایستگی می کنید.

زمانی که افکار و گفتارتان در یک جهت باشد در ارتباطات خود را نشان می دهد. زیرا اکنون آهنگ صدا و زبان بدن با کلمات شما – که عده ای معتقدند 90 درصد ارتباط است- هماهنگ است.

وقتی این هماهنگی نمود پیدا کند افراد علاقه مند می شوند که واقعا به آنچه می گویید گوش کنند و شما بدون هیچ گونه ناهماهنگی، پیام های پیچیده و یا شاید تا حدودی نادرست با دیگران ارتباط برقرار می کنید.

همچنین اگر اعمال شما با آنچه فکر می کنید و بر زبان می آورید یکسان نباشد کم کم باور خودتان و کسانی که به شما ایمان دارند در مورد آنچه می توانید انجام دهید خدشه دار می شود.


10. رشد کنید و به تعالی برسید.


پیشرفت مداوم قانون زندگی است، و کسی که همیشه به دنبال حفظ عقاید خود است تا پایدار و استوار به نظر برسند، خود را در جایگاه غلطی قرار داده است.

شما همیشه می توانید توانایی ها و عادت هایتان را بهبود ببخشید و خود را مجددا مورد ارزیابی قرار دهید. شما می توانید درک عمیق تری از خود و جهانتان بدست آورید.

مطمئنا ممکن است گاهی ناپایدار و نامطمئن به نظر برسید یا اینکه ندانید چه کار دارید می کنید. ممکن است در هماهنگ عمل کردن و برقراری ارتباط مطمئن مشکل داشته باشید. همانطور که گاندی گفت ممکن است خود را در موقعیت اشتباهی قرار دهید. جایی که شما سعی می کنید نظرات و عقاید قدیمی تان را تقویت کنید یا به آن ها بچسبید تا محکم و استوار به نظر برسید در حالی که می دانید یک جای کار اشتباه است. که البته بودن در چنین جایگاهی دلچسب نیست. رشد و بالندگی گزینه بهتر و شادتری برای انتخاب است.
[ دو شنبه 27 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:51 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 9
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 75
بازدید کل : 7593
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




بازی آنلاین پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین