روانشناسی واندیشه طلایی
روانشناسی,آرامش,ازدواج, موفقیت,زنان,مردان
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قانون باورها و اندیشه طلایی روانشناسی و آدرس andishetalayi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های ویژه

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


واقعیت این است که در رابطه دختر و پسر، اگر پسری بخواهد رابطه اش را به سمت ازدواج ببرد، معطل نمی کند و این کار را به تاخیر نمی اندازد.

 

 

گاهی اوقات ممکن است درگیر یک رابطه عاطفی باشید که مدت زیادی به طول انجامیده است بدون آن که در آن حرفی از ازدواج به میان آید یا اقدامی جدی صورت بگیرد. در این صورت شما مدام منتظرید تا همه چیز به خوبی پیش برود و ماجرا سمت و سوی جدی تری بگیرد. بنابراین به موقعیت های ازدواج دیگرتان فکر نمی کنید، فرصت ها را از دست می دهید و همچنان منتظر پیشنهاد ازدواج طرف مقابل تان می مانید.


اگر درگیر چنین رابطه ای هستید، باید بگوییم بیشتر مراقب خودتان باشید. ممکن است فرصت هایی که از دست می دهید، تکرار نشدنی باشند. واقعیت این است که در رابطه دختر و پسر، اگر پسری بخواهد رابطه اش را به سمت ازدواج ببرد، معطل نمی کند و این کار را به تاخیر نمی اندازد.



خیلی از پسرها در رابطه بی تفاوت عمل می کنند تا دختر خسته شود و خودش ماجرا را فیصله دهد. عده ای دیگر وانمود می کنند در عمل انجام شده قرار گرفته اند و خانواده شان آنها را مجبور به ازدواج با دختر دیگری کرده است و در نهایت برخی هم می گویند من لیاقت تو را ندارم و تو خواستگاران بهتر از من داری.

 

 

چه طور چنین رابطه ای را تشخیص دهیم؟

پسری که قصد واقعی ازدواج دارد و نمی خواهد شما را معطل خود کند، 3ویژگی یا 3پیش شرط را داراست.



اولین شرط:

اولین شرط برای این که یک پسر خواستگار واقعی شما باشد این است که شرایط سنی و اجتماعی مناسب ازدواج را داشته باشد. پسر 20 تا 23 ساله عموما آمادگی ازدواج را ندارد. پسری که شاغل نیست و هیچ برنامه ریزی شغلی برای خود ندارد هم همین طور. بنابراین مهم ترین ویژگی کسی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد، داشتن شرایط خواستگاری است که اگر این طور نبود، باید روی صلاحیت او و به جا بودن درخواستش شک کنید.





شرط دوم:

وقتی با کسی وارد رابطه عاطفی می شوید، باید از ابتدا هدف این رابطه مشخص باشد. پسرانی که نیت ازدواج دارند، با پیشنهاد ازدواج جلو می آیند و از شما می خواهند که تا مدتی همدیگر را با یا بدون اطلاع خانواده ها بشناسید. اما اگر رابطه با پیشنهاد ازدواج شروع نشد، شما باید تا حداکثر یک ماه بعد از شروع رابطه از او بپرسید که برای آینده اش چه برنامه ای دارد. فکر می کند آینده رابطه شما به کجا می رسد و اگر پاسخ چیزی جز ازدواج بود، بدانید که این رابطه نافرجام است.



اما ممکن است طرف مقابل شما، پاسخی دوپهلو بدهد و تصمیم گیری را برای شما دشوار کند. مثلا بگوید دوست دارم با تو ازدواج کنم اما شرایطش را ندارم. در این صورت، باید بپرسید چه شرایطی نیاز دارد و فکر می کند این شرایط فراهم شدنی است یا نه. یا بگویید برای محقق شدن این شرایط چه کارهایی کرده یا می کند؟ اگر برنامه روشنی نداشت باز هم باید بدانید که این رابطه سرانجامی ندارد. قبل از آن که وابسته همدیگر شوید،  به او بگویید که تا زمان فراهم شدن شرایط، بهتر است از همدیگر جدا شوید و در این گفته و تصمیم خود قاطع باشید.



در این صورت پسر، یا به فکر می افتد و اگر واقعا خواهان ازدواج با شما باشد، تلاشش را برای حفظ شما و مهیا کردن شرایط می کند و در غیر این صورت، همچنان رویه سابقش را ادامه می دهد.



پس می بینید که صرفا مطرح کردن پیشنهاد ازدواج به معنی واقعی بودن قصد یک پسر در ازدواج با شما نیست.



مرد ایده آل یک زن لزوما مردی نیست که با او بتوان خوشبخت شد! خیلی ها به درد ازدواج نمی‌خورند. به‌درد وقت گذرانی و خنده و هیجانات زودگذر می‌خورند. آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی بال دیگر شما نخواهند بود



شرط سوم:

او شما را به خانواده اش معرفی می کند، درباره شما به آنها اطلاع می دهد و می گوید که در حال شناخت شما برای ازدواج است. اگر دو سه ماه از رابطه تان گذشت اما او درباره شما به خانواده اش چیزی نگفت، بدانید که قصد ازدواج با شما را ندارد.



وقتی شما درگیر یک رابطه عاطفی باشید، احساس تعهد می کنید و در نتیجه به خواستگاران خود جواب رد می دهید. چرا که مدام زندگی مشترک عاشقانه با طرف مقابل را با زندگی معمولی با خواستگارتان مقایسه می کنید. واقعیت این است که این مقایسه غلط است چون مردی که به مرحله ازدواج رسیده و به خواستگاری شما آمده است، اعلام مسوولیت پذیری کرده و حداقل چیزی که بیشتر از فرد مورد علاقه شما دارد، این است که تصمیم جدی به ساختن یک زندگی جدید دارد.



این را به یاد داشته باشید که مرد ایده آل یک زن لزوما مردی نیست که با او بتوان خوشبخت شد! خیلی ها به درد ازدواج نمی‌خورند. به‌درد وقت گذرانی و خنده و هیجانات زودگذر می‌خورند. آنها مسوولیت پذیری طولانی مدت ندارند و در زندگی بال دیگر شما نخواهند بود.






حتما باید با عشق ازدواج کرد؟


ازدواج، حداقل‌هایی دارد که باید دو طرف آنها را داشته باشند تا مورد قبول همدیگر واقع شوند و احساس کنند که می توانند طرف مقابل شان را دوست داشته باشند. این حداقل ها شامل مطلوبیت ظاهری و رفتاری می شود و تا تشابهات فرهنگی، فکری و اقتصادی ادامه دارد.



آن چه مهم است، این که زن و مرد باید بتوانند با همدیگر کنار بیایند و خوش باشند. شاید در طول یک ماه، دلخوری و تنش هم داشته باشند. اما باید صمیمیت و راحتی، حرف هم را فهمیدن و اعتماد به همدیگر میان شان حرف اول را بزند.



بنابراین می توانیم بگوییم که شاید برای شروع زندگی مشترک عشق رویایی ضروری نباشد. همین قدر که با همسر آینده تان خوش باشید و در برخی روزها معمولی کافیست. بد نیست بدانید که بررسی ها نشان می دهد عشق و ازدواج عاشقانه الزاما به معنی جدا نشدن نیست.  چون اکثر زوج هایی هم که با عشق های رویایی زندگی خود را آغاز می کنند در کمتر از 9 ماه الی 3 سال به سطوح معمولی هیجان عشقی تنزل خواهند کرد و متاسفانه چون اکثرشان روش رو در رو شدن با هیجان های معمولی در ارتباط را نمی دانند، دچار استرس های شدید عاطفی و حتی طلاق می‌شوند

[ چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:23 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود.

 



مرد

ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه!

تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است.

دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند.

عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند.


دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت

دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند .

دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد.

این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...


راه چاره چیست؟

** بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید.

** بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید.

** اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود.



به این مردان اعتماد نکنید


کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند:

** به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود.

**از آشنایی با خانواده شما طفره می رود.

**عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند.

** مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند.

** به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند.



دروغ گفتن



** هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و...


نقش والدین در پیشگیری


در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند.

[ سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:39 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد


يك مطالعه در انگلستان نشان داده مردها به‌طور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف مي‌كنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد مي‌شود بيش از 11 ماه و 11 روز. يعني يك مرد انگليسي در اين فاصله، قريب يك سال از عمرش را صرف كاري كرده كه در فرهنگ ما اسمش «چشم چراني» است.




لازم نيست فكرش را بكنيم كه مردان ما چقدر با مردان انگليسي مثلا، شباهت يا تفاوت دارند. آن قاعده معروف زنانه مشكل را حل مي‌كند: «مرد‌ها سر وته يك كرباسند!» همه شنيده‌اند كه مردان از راه چشم عاشق مي‌شوند و زنان از راه گوش. اين تعبير عوامانه‌اي است از يك عنوان، از فهرست بي‌پايان تفاوت‌هاي ميان زنان و مردان. واقعيت اثبات شده و گريزناپذير اين است كه مردان در برابر جنس مخالف، ذاتا جست‌وجوگرند و چشم مهم‌ترين ابزار جست‌وجوست.



ببينيد كجا هستيد

تشخيص اينكه همسرتان با نگاهش از چارچوب‌هاي زندگي مشترك‌تان خارج مي‌شود آسان نيست. شما نمي‌توانيد به مردي كه از قوم و فرهنگ ديگري است يا از شهر و كشور ديگري آمده، به‌راحتي چنين برچسبي بزنيد. فراموش نكنيد كه براي تشخيص درستي يا نادرستي يك رفتار، حتما بايد به مسائل فرهنگي و مذهبي جامعه توجه كنيد. اين مسائل فرهنگي مي‌تواند حتي از شهري به شهر ديگر هم متفاوت باشد. به همين دليل، بدون درنظر گرفتن اين فرهنگ نبايد حكمي را صادر كنيد. ممكن است در فرهنگ فرد مقابل‌تان، رفتاري كه از نظر شما ناپسند است، كاملا طبيعي و شايسته تلقي شود؛ پس اگر با فردي كه فرهنگ و تربيتي متفاوت از شما دارد ازدواج كرده‌ايد، نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد كه او همان‌طور كه از كودكي به شما القا شده ‌است رفتار كند. شايد بد نباشد گاهي هم دنيا را از دريچه باور‌هاي او ببينيد و بعد در مورد رفتار‌هايش قضاوت كنيد.

سنگ‌هاي‌تان را وا بكنيد

اگر مي‌خواهيد زندگي مشترك موفقي داشته باشيد، قبل از ازدواج نظرات خود را در مورد محدوده روابط زن و مرد (از جمله نگاه، صحبت كردن و...) با همسر آينده‌تان در ميان بگذاريد تا به نگاه مشتركي دست يابيد. درصورتي كه شما محدوده‌هايي كه مورد نظرتان هست را توضيح داده‌ايد و با خواستگار‌تان در مورد پايبند بودن به اين مرزها توافق كرده‌ايد، قضاوت در آينده برايتان راحت‌تر خواهد شد، زيرا شما با توجه به اين قرارداد‌ها مي‌توانيد رفتار همسرتان را بررسي كرده و در موردش قضاوت كنيد. شما مي‌توانيد بگوييد كه آيا فلان رفتار همسرتان در چارچوبي كه قبلا در موردش توافق كرده بوديد جا مي‌گيرد يا طبق اين چارچوب، رفتار انجام شده نادرست و سزاوار مجازات است.

اين نگاه، همان نگاه است؟

اگر مي‌خواهيد همسرتان را به‌دليل نگاهش متهم كنيد، بايد بتوانيد رفتاري را متفاوت از رفتار‌هاي هميشگي‌اش ببينيد و بعد مهر چشم‌ناپاكي را رويش بچسبانيد. بعضي از افراد همين كه همسرشان چشم در چشم فرد نامحرمي بيندازد يا با او گفت‌وگو كند، او را متهم مي‌كنند ولي آيا واقعا اينگونه است؟ آيا در پشت اين نگاه سوء لذت وجود دارد؟ يا اين فقط يك تصور است و هيچ راهي براي اثبات اينكه اين نگاه ناشايست است وجود ندارد؟ اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگيخته مي‌شويد، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زير ذره‌بين قرار دهيد. اگر نتوانيد ذهن‌تان را مديريت كند، با گذشت زمان دامنه اين سوء‌ظن‌ها بيشتر مي‌شود و هر حركتي از طرف مقابل زير ذره‌بين قرار مي‌گيرد.


فكر‌تان را الك كنيد

بعضي از افراد چون خودشان به‌صورت خودآگاه يا ناخودآگاه به اين رفتار تمايل دارند، آن را به ديگران نسبت مي‌دهند. درواقع آنها گاهي با يادآوري گذشته‌اي كه داشته‌اند و گاهي به‌دليل تصوراتي كه هنوز در زندگي‌شان جريان دارد، همسرشان را متهم به رفتاري مي‌كنند كه يا انجامش نداده يا مقصود نادرستي از انجام دادنش نداشته است. سعي كنيد حساب گذشته را از امروز‌تان جدا كنيد و نه براي آنچه پشت سر گذاشته‌ايد كسي را متهم كنيد و نه به‌‌دليل گذشته او، روي رفتار‌هاي امروزش حساسيت به خرج دهيد.

منتظر آينده باشيد

يك رفتار زماني قابل بررسي و مجازات است كه تكرار شود. اگر تنها يك‌بار احساس كرديد كه همسرتان با نگاهي كه از نظر شما ناپسند است به فرد ديگري چشم دوخته، در موردش قضاوت نكنيد. اما ممكن است اين توصيه شما را به دام ديگري بيندازد، پس مراقب باشيد! افرادي كه براي نخستين بار با چنين رفتاري از سوي همسرشان روبه‌رو مي‌شوند، ابتدا دچار ترديد مي‌شوند و براي اينكه ترديد‌شان به يقين تبديل شود، هر نگاه و رفتار همسرشان را زير ذره‌بين قرار مي‌دهند و نسبت به او حساس مي‌شوند. بايد بدانيد اين حساسيت‌ها به رفع مشكل كمك نخواهد كرد بلكه باعث اضطراب بيشتر و گاهي بيماري وسواس و بدبيني مي‌شود. اين رفتار‌ها نه‌تنها به‌خود شما آسيب مي‌زند بلكه طرف مقابل‌تان را هم دچار تنش مي‌كند و ممكن است كه در آينده اين تنش به تكرار رفتار ناشايست تبديل شود.

آسمان و ريسمان نبافيد


اگر واقعا يقين پيدا كرديد كه همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر نگاه مي‌كند، زياده روي نكنيد و اين رفتار او را به ديگر جنبه‌هاي زندگي‌تان تعميم ندهيد، مثلا هرگز نگوييد او به زنان ديگر نگاه مي‌كند، پس مرا دوست ندارد يا اينكه او به ديگران نگاه مي‌كند، پس حتما رفتار‌هاي نادرست ديگري را هم انجام مي‌دهد كه من از آنها بي‌خبرم. درصورت مشاهده چنين رفتاري، سعي كنيد بيشتر از قبل مديريت زندگي‌تان را به دست بگيريد و نگذاريد اين رفتار همسرتان ديگر حوزه‌هاي زندگي‌تان را هم به‌خود درگير كند.


قانون‌هاي تازه وضع كنيد

اگر مي‌خواهيد همسرتان با شما همراه شود و بيشتر براي دوام زندگي مشترك‌تان تلاش كند، انتظارات‌تان را در محدوده شرع و عرف با او در ميان بگذاريد و اگر بعد از آن رفتارش را انكار كرد، ابتدا اين انكار را بپذيريد. حالا شما هم با او هم‌كلام شده‌ايد، وقت آن است كه مجددا با كمك او چارچوب جديدي را براي حدود روابطتان تعيين كنيد و در مورد‌شان با او به توافق برسيد. از او بخواهيد در آينده به اين تفاهمنامه پايبند باشد تا اگر اين اصول مشترك را بار ديگر ناديده گرفت، بتوانيد برخورد جدي‌تري را درنظر بگيريد.

عمليات انتحاري ممنوع!

احتمالا بعد از اينكه احساس كرديد همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر  نگاه مي‌كند، دچار خشم زيادي خواهيد شد يا احساس ناتواني خواهيد كرد. اما قبل از نشان دادن هر واكنشي، بايد به‌خود فرصت دهيد تا اين خشم را مديريت كنيد و تا قبل از آنكه عنان ذهنتان را در دست بگيريد، نبايد واكنشي نسبت به رفتار او نشان دهيد. بعد از فروكش كردن هيجان و خشم‌تان، بار ديگر آن رفتار را بازبيني كنيد؛اگر بعد از اين بررسي دوباره به اين نتيجه رسيديد كه رفتار همسرتان صحيح نبوده است، آن را صريحا با او درميان بگذاريد و نگراني‌هايتان را به همسرتان بگوييد.

با متخصص‌ها درددل كنيد


اگر ترديد داريد و نمي‌دانيد كه قضاوت‌تان در مورد همسرتان درست است يا نه، قبل از آنكه او يا خودتان را متهم كنيد، با يك متخصص مشورت كنيد. شما مي‌توانيد با كمك چنين فردي بدانيد آيا مشكل از توهمات شما ناشي مي‌شود يا اينكه همسرتان با رفتار‌هايش درحال ضربه زدن به زندگي مشترك‌تان است. شايد رفتار او از مشكلات ديگري ناشي شده باشد و تنها با كمك يك متخصص بتوانيد آن را ريشه يابي و اصلاح كنيد.

سفره دلتان را باز نكنيد

درست است كه شما نگرانيد و رفتار همسرتان هم آزار‌تان داده‌است اما هيچ وقت با افراد غيرمتخصص (مثلا اعضاي خانواده و يا دوستان) راجع به اين موضوع صحبت نكنيد چون باعث تخريب شخصيت همسرتان در مقابل آنها مي‌شود. حتي اگر همسرتان مرتكب چنين رفتاري شده باشد، ممكن است در آينده رفتار خود را اصلاح كرده و به قانون‌هاي مشترك‌تان پايبند شود.ميگنا دات آي آر.اما يادتان نرود نظر منفي ديگران در مورد او، حتي بعد از اين تغييرات هم عوض نخواهد شد و حتي اگر به همسري ايده‌آل برايتان تبديل شود هم، ديگران تنها او را به‌عنوان فردي كه نگاه ناپاك دارد مي‌بينند.

بچه‌بازي ممنوع!

هيچ وقت براي انتقام دست به عمل متقابل نزنيد يا خشم خود را به‌صورت يك رفتار منفعلانه (مثلا قهر كردن بدون اينكه دليلش را به همسرتان بگوييد) بيان نكنيد. احتمالا اين رفتار‌هاي كينه‌جويانه خشم فرد مقابل را برخواهد انگيخت و موجب رفتار نابخردانه ديگري خواهد شد.   اگر بخواهيد براي درس دادن به همسرتان، او را به اين شيوه‌ها مجازات كنيد، در نهايت زندگي‌تان درگير يك سيكل معيوب عمل و عكس‌العمل خواهد شد كه هيچگاه پايان نمي‌يابد و تنها به شما و زندگي‌تان آسيب مي‌زند.

[ سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, ] [ 12:20 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

برای انتخاب همسر استخاره کنیم یا تحقیق؟

آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم می‌شود استخاره کرد؟ این پرسش در شرایطی که استخاره برای ازدواج و انتخاب همسر بین مردم رواج بسیاری دارد، مطرح می‌شود.
برنا: چون یکی از شما در پی کاری برآمد، باید پیش از مشورت با مردم، با پروردگار بزرگ رایزنی کند. رایزنی یعنی اینکه نخست از خداوند طلب خیر می‌کنی، آنگاه به مشورت با مردم می‌‌پردازی. زیرا وقتی کاری با خداوند آغاز شود، پروردگار خیر را بر زبان بندگانش جاری می‌سازد. «حضرت امام صادق (ع)

مولوی می‌گوید:
مشورت ادارک و هشیاری دهد
عقل‌ها مر عقل را یاری دهد
این خرد‌ها چون مصابیح انور است
بیست مصباح از یکی روشن‌تر است

علامه مجلسی هم پس از بحثی طولانی در این مورد می‌گوید: «به گمانم اینکه اکثر روایات معتبره دلالت بر مشروعیت اصل استخاره دارد؛ بدان جهت است که انسان استبداد رای به خرج نداده و به خدای بزرگ توسل جوید و در تمام امور به حضرت حق توکل نماید و اقرار کند که در برخی از موارد آگاه به مصالح خود نیست و به همین دلیل از طرق مختلف مثل خیر خواهی و دعا یا نظر خواهی و مشورت با دیگران و یا تفال به وسیله تسبیح یا قرآن از خداوند استمداد جوید که البته میزان قبولی از سوی خداوند و راهنمایی حضرت حق بستگی به حال و توسل و التجا شخص به خداوند دارد».

همه بزرگان بدون استثنا و به اتفاق در تعریف استخاره و زمان رجوع به آن یک چیز می‌گویند: استخاره تنها در شرایطی جایز است که از عقل، قدرت تفکر، مشورت با اهل به نتیجه‌ای نرسیم و همچنان مردد باشیم که چه کاری درست‌تر است.

استخاره به معنی لغوی طلب خیر کردن است. یعنی از خداوند طلب خیر کنیم و بخواهیم خیر خود را بر زبان شخصی که می‌خواهیم با او مشاوره و راهنمایی بخواهیم، جاری کند. استخاره در منابع دینی و گفته‌های ائمه معصوم جایگاه مشخصی دارد و تنها در موارد خاصی توصیه می‌شود. این روز‌ها استخاره به شکل‌های مختلفی رواج دارد که البته در صحت آن‌ها اطمینانی نیست. افراد به شکل‌ها و هدف‌های مختلف بدون آگاهی از شرایط و قوانین استخاره می‌گیرند.

اما آیا برای ازدواج و انتخاب همسر هم می‌شود استخاره کرد؟ در چه شرایطی؟ بعد از استخاره برای ازدواج باید به نتیجه آن عمل کرد؟ این پرسش‌ها در شرایطی که استخاره برای ازدواج و انتخاب همسر بین مردم رواج بسیاری دارد، مطرح می‌شود. گزارش زیر با تکیه و استناد به صحبت‌های کار‌شناسان مذهبی سعی در پرداختن به درستی یا نادرستی رجوع به استخاره برای ازدواج دارد.

نگاه اول: عقل و مشورت مقدم بر استخاره است

حجت الاسلام سید علی بنی صدر، محقق، کار‌شناس مذهبی: در روایات به استخاره برای هر امری تصدیق شده است. در روایات آمده که معصومان استخاره را بدون اشکال دانسته‌اند، حتی خود ائمه معصوم در این زمینه دستوراتی داده‌اند.

وقتی در کتاب شریف مفاتیح الجنان، دستور استخاره را می‌خوانید، آنچه از جانب امام معصوم دستور داده شده برای مثال این است که ۲ رکعت نماز بخوانید. چند کاغذ بنویسید و زیر سجاده‌تان بگذارید، اما آنچه متداول است، چیزی غیر از این است، یعنی عده‌ای با تسبیح استخاره می‌کنند. عده‌ای با قرآن استخاره می‌کنند. عده‌ای هم با نماز که آن را» ذات الرقاع «می‌نامند.

مخالف استخاره عمل نکنید

نکته‌ای که در مورد استخاره مطرح است این است که به نتیجه استخاره باید عمل کرد. یعنی آقایان گفته‌اند اگر استخاره بد آمد، تا جایی که ممکن است با آن مخالفت نشود. این حرف نشان از این دارد که نتیجه استخاره موهوم و پوچ نیست و امری واقعی است؛ راهنمایی از جانب خداوند متعال، اما باید قبل ازاین رعایت نکته‌ای را مد نظر داشته باشیم: زمانی باید سراغ استخاره برویم که قبل از ان از قوه عقل و تعقل در درجه اول و در درجه دوم از پتانسیل همفکری با دوستان، آشنایان و نزدیکانمان بهره‌مند شده و به نتیجه‌ای نرسیده باشیم. یعنی در درجه اول عقل خود را به کار بگیریم.

عقل را تعطیل نکنید

در درجه دوم باید با عقلا و کسانی که تجربه دارند مشورت کنیم. یعنی اگر خودت فکر کردی، با دیگران مشورت کردی و به نتیجه‌ای نرسیدی، آن زمان باید سراغ استخاره بروی، اما آنچه که حالا رایج است این است که افراد نه فکر و نه مشورت می‌کنند و نتیجه هم روشن است، اما استخاره می‌کنند. این کار درست نیست. باید این پندار باطل را تغییر داده و آن را اصلاح کنند. در قرآن و در روایات نیامده که عقل را تعطیل کنید و سراغ استخاره بروید. استخاره برای زمانی است که عقل و مشورت جواب نداده و مستاصل هستیم که فلان کار را انجام بدهیم یا ندهیم.

پندار باطل دیگری درباره استخاره وجود دارد، افراد کاری را شروع کرده‌اند و می‌خواهند بدانند کارشان به ثمر می‌رسد یا نه و برای آن استخاره می‌گیرند. وقتی جواب آن خوب آمد با خودشان می‌گویند کارم به نتیجه خوب می‌رسد. استخاره برای این مواقع نیست. استخاره برای زمانی است که نمی‌دانیم انجام دادن کاری درست یا غلط است.

حکم خدا با استخاره تغییر نمی‌کند

سومین مورد این است که استخاره هرگز حکم خدا را عوض نمی‌کند. یعنی همچنان که استخاره می‌کنید باید پایبند به اصول مذهبی باشید. مثلا شخصی استخاره می‌کند که خودکشی کنم یا نکنم. اگر استخاره خوب آمد، اما مخالف شریعت خدا بود، استخاره باطل است. یعنی نمی‌توانیم بگوییم استخاره همیشه درست و صحیح است.

در پایان نتیجه می‌گیریم که استخاره از نظر شریعت مردود نیست، روایاتی هم در تایید آن داریم، اما مطلقا هم مورد تایید و پذیرفته شده نیست. یعنی نمی‌توانیم بگوییم هر چه جواب استخاره آمد، حرف خدا است. باید اینطور باشد که اگر جواب استخاره‌ای بد آمد تا جایی که ممکن است آن کار را انجام ندهیم. بعد هم از نیروی تفکر و مشورت کمک بگیریم تا به نتیجه درست و مثبت برسیم.

در ازدواج مشورت بر استخاره ارجح است

در مورد استخاره برای ازدواج می‌توانیم بگوییم، مهم‌تر از استخاره، مشورت، تحقیق و تفکر است. باید این موارد را مقدم بر استخاره بدانیم و استخاره را برای آخر کار بگذاریم. یعنی اینطور نباشد که‌‌ همان اول کار بدون اینکه تحقیقی کرده باشیم، استخاره کنیم. اول باید تحقیق کرد. عقل و مشورت در این مورد، مقدم بر استخاره می‌دانیم، یعنی تا جایی که ممکن است از تفکر، تعقل و تحقیق بهره‌مند شوید، بعد سراغ استخاره بروید. در بحث ازدواج تحقیق از دیگر موارد مهم‌تر است. بهترین استخاره، در همه مورد استخاره» ذات الرقاع «است که دستور کامل آن از قول امام معصوم در مفاتیح آمده است.


نگاه دوم: اول عقل، بعد مشورت

حجت السلام علی مختار آبادی، کار‌شناس مذهبی و مشاور خانواده: خداوند به ما عقل و فکر داده است. بزرگان گفته‌اند اگر می‌خواهید کاری انجام بدهید، اول فکر کنید، بعد از استشاره به معنی مشورت کردن بهره بگیرید، اما اگر همچنان بر سر دوراهی ماندید و نتوانستید تصمیم بگیرید، می‌توانید استخاره کنید و از خداوند نظر و کمک بخواهید، این قوانین در مورد استخاره برای ازدواج هم صدق می‌کند.

در بعضی روایات آمده است هر وقت در کاری نیاز به مشورت دارید، یک دور تسبیح بگویید» استخیر الله «بعد با هر کسی که خواستید مشورت کنید، خداوند خیر را بر زبان او جاری می‌سازید. موارد استخاره هم در قرآن هم آمده است.

نگاه سوم: مسوول عواقب عمل به استخاره خودمان هستیم

حجت السلام ابولقاسم آذرسا، مسوول عقیدتی قرارگاه سازندگی خاتم النبیا (ص)، کار‌شناس مذهبی و مشاور خانواده: استخاره جایگاه خاص و ویژه خودش را در دیدگاه علما دارد. باید گفت بعد از تحقیق، تفحص، تفکر و تعقل می‌شود سراغ استخاره رفت.

رویکرد به استخاره نباید در ابتدای انتخاب باشد. یعنی بعد از تحقیق، تفحص و تعقل در حالت حیرانی و وقتی که شبهه‌ای راجع به مطلبی داریم به سمت استخاره می‌رویم تا از حیرانی بیرون بیاییم.

استخاره جای عقل را نگیرد

استخاره نباید جایگاه تفکر و تعقل را بگیرد. پرسشی که خداوند از تکالیف ما در این دنیا دارد بر اساس میزان تعقل و اندیشه‌ای است که به ما عنایت کرده است. بنابراین در مشکلات دنیا باید از تعقلمان استفاده کنیم. وقتی انسان این مسیر را طی کرد و باز به نتیجه نرسید برای خروج از تحیر و ابهام خداوند متعال دری را برای او باز گذاشته که می‌تواند به قرآن تفال بزند یا با استفاده از تسبیح پشت پرده‌ای را که انسان از آن مطلع نیست بداند و با مشاوره از خداوند در واقع طلب خیر کند.

در امر مهمی مثل بحث ازدواج گرایش افراد باید بر رفتار عقلانی و استفاده از عقل باشد، اختیارهای ما بر اساس میزان عقلی است که به ما داده شده و به‌‌ همان میزان مسوول هستیم. باید در ازدواج ابتدا تحقیق و تفحص کرد، با افراد اهل مشاوره کرده و معیار‌ها را به دست بگیرند. نه اینکه فرد بدون داشتن معیار با استفاده از قرآنی که در دست دارد بخواهد بداند ازدواج با فردی خوب است یا خوب نیست.

باید بعد از تحقیق و مشورت خانواده‌ها با یکدیگر و در میان گذاشتن نظرات و دیدگاه‌های خود با یکدیگر گزینه مورد نظر خود را مورد بررسی قرار دهند. وقتی در حالت تحیر باقی ماندند سراغ استخاره می‌روند و مشاوره‌ای با خدا انجام می‌دهند و تا از پشت پرده‌ای که ممکن است خداوند برای بنده‌اش رو کند باخبر شوند.

عمل به استخاره واجب نیست

عمل به جواب استخاره بر انسان واجب نیست. یعنی واجب نیست که حتما به آن عمل شود. اما وقتی انسان برای مشاوره به سوی کسی رفت که به او اعتماد دارد و آگاه است و طلب خیر می‌کند، شرط ادب این است که (اگر استخاره در شرایط درست گرفته شده باشد) مطابق آن عمل شود، اما عمل به آن واجب نیست.

نتیجه می‌گیریم که فرد بعد از تحقیق و تفحص و طی کردن همه مراحل در ‌‌نهایت می‌تواند سراغ استخاره برود. مجموعه این عوامل می‌تواند انتخابی مناسب را رقم بزند. اما عواقب انتخاب بر عهده خود فرد است. یعنی نمی‌شود شخص مسوولیت عواقب انتخاب‌اش را به دیگران واگذار کند. برای مثال شخص استخاره بگیرد و بعد‌ها هر مشکلی پیش آمد آن را به خداوند نسبت دهد. نمی‌شود گفت آن مشکل ثمره مشورت با خداوند است.
[ دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:50 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 تکنیک های شناخت افراد دورو

دورویی همانند یک سکه تقلبی است که روزی خود را نشان می دهد. انسان ها بر حسب انسان بودن دارای دو رو هستند ؛ یک رو، که ظاهر افراد و روی دیگر باطن انسانهاست.


دورویی بیانگر این نکته است که ارتباطات در جامعه به شکل مؤثر صورت نمی پذیرد. این عبارات، بخشی از صحبت های دکتر علی صباغیان، استاد علوم ارتباطات است.


وی معتقد است که وقتی ظاهر و باطن افراد با یکدیگر همخوانی نداشته باشد و هر کدام به شیوه خودشان عمل کنند، دورویی به وجود می آید.

صباغیان از حسد، به عنوان یکی از مسائل مهم و تأثیر گذار بر دورویی یاد می کند. او می گوید، حسد یکی از ریشه های دورویی است که باعث می شود ارتباطات به شکل مفید و مؤثری صورت نپذیرد.


کسانی که دو روی متفاوت دارند و صادق نیستند به جای عقل ارتباطی، عقل ابزاری دارند. شخصی که دارای عقلانیت ابزاری است،‌ کنش‌های عقلانی او معطوف به هدف بوده و این بدان معناست که فرد دورو، رفتارهایی انجام می دهد که نیت او متوجه هدف‌های دنیوی است.


به اعتقاد ماکیاولی نظریه پرداز، هدف، وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف می توان از هر ابزار و وسیله ای استفاده کرد، که این نوع رفتار مخصوص افراد دورو است.


بر اساس آموزه های اسلام برای رسیدن به اهداف نباید از هر وسیله ای استفاده کرد. این مسئله مانند آن است که برای تصاحب بازار از هر روشی استفاده کنیم که شرع، این اجازه را به ما نمی دهد. migna.ir

صباغیان در خصوص دورویی، بحث ناهماهنگی و «ناهمسانی شناختی» را مطرح می کند؛ بدین معنی که دوگانگی رفتار و گفتار، ناهماهنگی شناختی را ایجاد می کند، که همان دورویی است.


دورویی اثرات سویی بر خانواده به عنوان کوچک ترین واحد اجتماع و به تبع آن کل جامعه دارد. دورویی بر بی اعتمادی دامن می زند و این مسئله در خانواده بلای خانمان سوزی است که باعث جدایی می شود.


در چنین خانواده هایی دروغگویی و نفاق ایجاد می شود و سپس به والدین به فرزندان و به تبع آن به جامعه تسری می یابد و در عاقبت پایه بسیاری از بحران ها و ناملایمات اجتماعی می شود.


این استاد دانشگاه معتقد است: وقتی نردبان اعتماد خود را بر دیوار دورویی و بی اعتمادی تکیه می زنید، به زودی فرو خواهید ریخت.


آبراهام لینکلن، در بخشی از گفته های خود می گوید: من برای اینکه دشمنم را نابود کنم با دورویی از راه دوستی به او نزدیک می شوم!


حضرت علی (ع) در روایتی می فرماید: با آدم های دورو، حریص و بخیل مشورت نکنید؛ این افراد نه تنها راه صحیح را به شما نشان نمی دهند بلکه شما را نیز از مسیر درست گمراه می کنند.


کسانی که از دورویی برای پیمودن پله های ترقی استفاده می کنند موجب می شوند کارایی و بهره وری پایین آمده و در جامعه کارشکنی زیاد می شود که این مسئله مانعی برای رسیدن به اهداف است.


این استاد ارتباطات معتقد است از طریق ارتباطات غیر کلامی می توان افراد دورو را شناسایی کرد. ارتباطات غیر کلامی، دنیایی از کلام را به مخاطب می رساند.


«بن بست دو سویه» مبحثی در علم ارتباطات است که به خوبی روشن کننده این مسئله است. نظریه بن بست دوسویه می گوید: اگر کسی در کلام مطلبی را عنوان می کند ولی رفتار و سکناتش چیزی دیگر می گوید؛


شما به رفتار و سکناتش توجه داشته باشید. نکته جالب آن است که اگر در جایی ارتباطات کلامی و غیر کلامی گرد هم آیند، شما با 90 درصد اطمینان به ارتباطات غیر کلامی توجه کنید.


در مورد افراد دورو مشخصات رفتارهای غیر کلامی این چنین است که مردمک چشم های افراد دورو باز است و رنگ صورت آنها از حالت عادی تغییر می کند یا به سفیدی می گراید و یا قرمز و گلگون می شوند.


معمولاً افراد دورو شدت صدای بلندتری دارند و با حرکات دست بیشتری صحبت می کنند. گاهی نیز هنگام صحبت دست ها را پشت کمر مخفی می کنند.


شخصی که به این افراد دورو از همان ابتدا اعتماد ندارد اغلب هنگام دست دادن، بسیار محافظه کارانه، فقط نوک انگشتان او را می گیرد.افراد دورو هنگام نشستن روی صندلی کمی به راست یا چپ متمایل می شوند

و گاه کمی به جلو برای ارتباطی صمیمانه خم می شوند و غالباً لبخند بر لب دارند. افراد دورو علاوه بر این رفتارها مهارت خاصی در دروغگویی نیز دارند و به دلیل همین خصلت فراموش کارند.

افراد دورو در برخی اوقات نیز دارای تزلزل گفتاری هستند، آنان ثبات رأی و شخصیت نیز ندارند و گاهی چنان صحنه پردازی می کنند که مخاطب می انگارد که حقیقت محض است.

[ یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, ] [ 1:15 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 معتاد فیس بوک هستید؟ از خودتان تست بگیرید

درون خون شما نفوذ کرده،‌ ذهنتان را می‌خورد و در صورتی که مدت زمان زیادی به آن رو نیاورید،‌ دچار وحشت و ناراحتی فراوان خواهید شد،‌ در روزهای خوب می‌تواند مفری

از مشکلات روزانه زندگی باشد اما در روزهای بد،‌می‌تواند به مزاحمی غول آسا تبدیل شود که امکان تمرکز بر روی کارها را از شما خواهد گرفت. تصور می‌کنید این علایم مشابه به اعتیاد به چه نوع ماده ای اختصاص دارد؟


این ماده،‌ یا همان پدیده، شبکه اجتماعی "فیس بوک" نام دارد و در صورتی که نگران هستید به استفاده از این شبکه اعتیاد پیدا کرده اید،‌می توانید با انجام یک تست کوچک و بدون درد، به اعتیاد خود پی ببرید.


روزانه بیش از 85 درصد از کاربران فیس بوک وارد این شبکه اجتماعی می شوند که البته گروهی از آنها از این شبکه استفاده ای سالم و معمولی دارند،‌ بخش نگران کننده گروهی است که به استفاده از فیس بوک وابستگی شدید پیدا کرده اند.


برای اینکه دریابید شما در کدام دسته قرار دارید این 6 موضوع را درمورد خود ارزیابی کرده و به جواب خود از میان این پنج گزینه: 1=بسیار به ندرت. 2=به ندرت. 3= گاهی اوقات. 4= بارها . 5= در اغلب موارد. امتیاز دهید:

1- مدت زمان زیادی را درباره فیس بوک فکر کرده و یا برای استفاده از آن برنامه ریزی می کنید.

2- احساس می کنید نیاز دارید هرچه بیشتر و بیشتر از فیس بوک استفاده کنید.

3- از فیس بوک برای به فراموشی سپردن مشکلات شخصی استفاده می کنید.

4- تلاش شما برای توقف استفاده از فیس بوک با شکست مواجه شده است.

5- اگر از استفاده از این شبکه منع شوید مشوش شده و دچار مشکل می شوید.

6- به اندازه ای از فیس بوک استفاده می کنید که بر روی تحصیل یا کار شما اثر منفی گذاشته است.

در صورتی که به چهار گزینه از 6 گزینه بالا امتیاز 4 یا 5 را داده باشید، بهتر است بدانید که به فیس بوک معتاد شده اید.

محققان با بررسی مقیاسهای علمی بر روی 423 دانشجو میزان وابستگی آنها را به این شبکه اجتماعی مورد مطالعه قرار داده و دریافتند افراد جوان و زنان،‌به دلیل طبیعت اجتماعی این وب سایت در معرض اعتیاد جدی تری قرار دارند.


این محققان نروژی همچنین دریافتند احتمال اعتیاد افرادی با روحیه جاه‌طلبانه که از فیس بوک برای پیشبرد کار و یا تجارت خود استفاده می کنند،‌ بسیار بعید است.


"مقیاس اعتیاد فیس بوک برگن" به کاربران اجازه می دهد تا میزان وابستگی خود را به استفاده از شبکه های اجتماعی به واسطه پاسخ دادن به 6 پرسش که می تواند بازتابی از رفتار آنلاین آنها باشند


بسنجند. به این شکل افرادی که به دست کم چهار سوال پاسخ "بارها" و "در اغلب موارد" را داده باشند معتاد فیس بوکی در نظر گرفته می شوند.

این مقیاسها بر اساس عناصر اصلی تست اعتیادی که پزشکان از آن برای شناسایی افراد الکلی و معتاد به مواد مخدر استفاده می کنند،‌طراحی شده اند. به گفته محققان دانشگاه برگن،‌اعتیاد به این شبکه

در میان کاربران جوان بسیار بیشتر است. همچنین کاربرانی که دچار اضطراب بوده و یا از امنیت اجتماعی کافی برخوردار نیستند،‌ بیشتر به استفاده از فیس بوک گرایش دارند زیرا این افراد برقراری ارتباط از طریق شبکه را ساده تر از ارتباط چهره به چهره می دانند.

به گفته محققان،‌بشر درحال مواجه شدن با زیرشاخه ای از اعتیاد به اینترنت است که با شبکه های


اجتماعی در ارتباط است،‌بعضی از کاربران می‌‌توانند به اندازه اعتیاد به مواد مخدر به فیس بوک معتاد باشند و از این رو این تست ایجاد شده تا این افراد از کاربران عادی فیس بوک جدا شوند.

[ شنبه 11 آذر 1391برچسب:, ] [ 2:10 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 شکی که عشق را می کشد!

شک از آن موضوعاتی است که در زندگی همه انسان ها وجود دارد اما گاهی می تواند حسابی دردسر آفرین شود و زندگی را ویران کند پس باید با آن برخورد کرد. اگر همسری شکاک دارید یا خودتان شکاک هستید یا قصد ازدواج دارید، این مطلب را بخوانید.


دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه ای و به خصوص در زندگی مشترک اعتماد و احترام است و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملا از بین ببرد، در حقیقت این دو خط قرمز هایی هستند که هیچگاه نباید از آن ها عبور کرد.

 به محض اینکه بی اعتمادی در رابطه ای به وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می رود. شک از آن چیزهایی است که می تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند. هر کدام از ما دست کم یک بار در زندگی شک را تجربه کرده ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک نمی تواند مخرب باشد.


شک عشق را می کشد
وقتی آدم ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه ای که شک و عدم اعتماد و کنترل در رابطه ای به وجود می آید ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می رود و از بین می رود و دو طرف از هم دور می شوند

البته اگر هردو طرف دست از شک و کنترل هم بر دارند دوباره می توانند باز به هم نزدیک شوند چون هیچ گاه عشق با نیت های منفی، عدم اعتماد و سوءظن نمی توانند باهم جمع شوند و در یک جا باشند.


صورت مسئله را پاک نکنید
متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم ها می بینیم. این روزها وقتی با آدم ها حرف می زنیم می بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف ها و رفتارهای آن ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند. حال اگر این نگرانی ها وارد زندگی مشترک شود، مثلا یکی از زوجین با خود مدام فکر می کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»،

«مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و...این مبادا ها که خود شخص آن ها را در ذهنش می سازد همه تبدیل به نگرانی های جدیدی در زندگی می شوند و فرد برای اینکه از آن ها خلاص شود شروع می کند به کنترل کردن طرف مقابل.


با این رفتارها فرد می خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، او به سراغ حل مسئله درون خودش نمی رود. در واقع افرادی که سوءظن های زیادی دارند و کنترل گر هستند در بیرون نباید به دنبال چاره باشند بلکه باید درون خودشان را درست کنند.


آن ها به خودشان شک دارند
در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم ها نسبت به هرچیزی که دوست دارند نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن.


در حقیقت پشت رفتارهای کنترل گر و سوءظن آمیز ترس از دست دادن وجود دارد. این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند، در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست بلکه این شک نسبت به خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه ای است


 برای آن ها تا خودشان را ببینند. وقتی من نسبت به خودم شک داشته باشم یعنی به توانایی ها و دوست داشتنی بودن خودم شک دارد و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند.

 ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من بماند دیگر به این نیازی ندارم با رفتارهای کنترل گر طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند یعنی دارای خودارزشی و اعتماد به نفس کافی هستم،

 باور دارم طرف مقابل به خاطر من در رابطه می ماند ولی کسانی که به خودشان و توانایی های شان شک دارند، فرافکنی کرده و به طرف مقابل شک می کنند چون می دانند آنقدر خواستنی نیستند که طرف مقابل در رابطه بماند.


چک کردن یعنی عدم اعتماد، وقتی شما همه چیز همسرتان را کنترل کنید او نیز به خود اجازه می دهد که همه چیز شما را کنترل کند و در حقیقت شما در یک بازی گرفتار می شوید که مرتبا به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف از یکدیگر هستید و به همین خاطر همه اعتماد بین تان از بین می رود.

یک هشدار

هرگونه رفتاری خارج از رفتارهای مرسوم حدود خانواده بسیار آسیب زننده است و می تواند رابطه و زندگی زناشویی را به سمت تعهدنداشتن پیش ببرد. تعهد از فاکتورهای اصلی ازدواج و یک رابطه است یعنی «من در برابر ازدواج، همسرم و رابطه مسئولم»


 اما می توان با انتخاب درست هیچگاه در زندگی مشترک چنین رفتارهایی را ندید مثلا اگر زوجین در همان زمان آشنایی برای ازدواج به شناخت صحیح و درستی از هم نرسیده باشند و بدون شناخت کافی باهم ازدواج کرده باشند ممکن است

 بعد از ازدواج از هم رفتارهای مشکوک ببینند یا اینکه حتی بعضی از زوجین در زمان آشنایی نیز رفتارهای شیطنت آمیز و ناپسندی را از هم دیده اند ولی آن ها را ندیده گرفته اند و بیش از حد مثبت نگر بوده اند در واقع اینجا هشداری است برای کسانی که هنوز ازدواج نکرده اند. آن ها باید دقت کنند که مرحله آشنایی بسیار مهم است،


بسیاری از رفتارهای شیطنت آمیز و مشکوک را می توان در همان دوران آشنایی تشخیص داد و باید متوجه بود اینگونه رفتارها نه تنها بعد از ازدواج بهتر نمی شوند بلکه به احتمال فراوان بدتر هم می شوند.

مثلا اگر فردی که به خواستگاری شما آمده است، به اصطلاح بسیار دوست باز است و دوست دارد با همه رابطه ای باز داشته باشد، ببینید آیا می توانید این مورد را در زندگی مشترک تان تحمل کنید یا نه.


چرا همسرتان به شما تعهد ندارد؟

وقتی آدم ها در زمان مناسب، روابط مناسبی با دیگران ندارند، شاید بخواهند بعد از ازدواج این مورد را جبران کنند،

مثلا اگر من هیچ گاه در محیط های اجتماعی چون دانشگاه یا محیط کار حاضر نشده باشم یا روابط سالم و کاری با افراد مختلف نداشته باشم ممکن است بعد از یک سنی و گاهی هم بعد از ازدواج، تمایل داشته باشم به سراغ شناخت آدم های مختلف بروم و ارتباطات متفاوت را تجربه کنم، البته تا اینجای کار مشکلی ندارد

 اما وقتی زیاده روی پیش می آید و تمایلاتی که یک روزی سرکوب شده و اکنون می خواهد خود را نشان دهد ممکن است جنبه ناپسند پیدا کند، البته کسانی که به سمت اینگونه رفتارهای ناپسند می روند چند حالت دارند یا آدم های تنوع طلبی هستند یا در زندگی شان جاهای خالی وجود دارد


که در زمان مناسب به آن ها نپرداختند به همین خاطر به دنبال تجربه کردن می روند و حالت سوم، ممکن است الان در رابطه جای چیزهایی خالی باشد، مثل نبودن رابطه عاطفی و هم کلام نبودن و... به نظر من همه این ها راه فرار و نشان دهنده بی مسئولیتی است و باید سعی شود به همراه همسر این مشکلات را حل کرد.
شکی که عشق را می کشد!


آیا همسران باید یکدیگر راکنترل کنند؟

اگر همسرتان تمام وسایل شخصی و رفتارهای شما را کنترل می کند از موبایل و ایمیل گرفته تا جیب ها و...به نظر من نباید در مقابل این حالت کوتاه آمد، حفظ حریم شخصی برای هر فردی کاملا حیاتی است. به نظر من رابطه ای را که در آن یکی از زوجین یا هردو همه چیز هم را چک می کنند، رابطه سالمی نیست.


چک کردن یعنی عدم اعتماد، وقتی شما همه چیز همسرتان را کنترل کنید او نیز به خود اجازه می دهد که همه چیز شما را کنترل کند و در حقیقت شما در یک بازی گرفتار می شوید که مرتبا به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف از یکدیگر هستید و به همین خاطر همه اعتماد بین تان از بین می رود.

در این حالت به جای اینکه زوجین وقتشان را صرف اهدای عشق به هم کنند صرف اتهام زدن به هم و ایرادگرفتن می کنند. در این حالت هر طرف در رابطه احساس ناامنی می کنند.


حریم خصوصی کجاست؟
هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد که کسی وارد آن شود، این حریم یک چیز کاملا نانوشته است که برای هرکسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی کنند و وارد حریم شما می شوند

 مسلما این مورد شما را ناراحت می کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می شوید. اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند.


حریم های شخصی بسیار مهم است، در زندگی هر کدام از ما بخش هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلا دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم ها کنیم.

این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است، ممکن است یک فردی ای میل ها و تلفن هایش در حریم شخصی اش باشد و ممکن است برای فرد دیگر مثلا ای میل هایش در حریم شخصی اش نباشد. به مرور می توان حریم شخصی آدم ها را فهمید.

به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.


وقتی خودتان مقصر هستید!


اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیرمتعهد شود، در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می دهید، یعنی آنقدر کنترل هایتان همسرتان را از شما دور می کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود.


 اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید، دو راه بیشتر ندارید یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس تان برطرف شود و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به کسی دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

[ چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, ] [ 6:10 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

 

 

میهمانی رفتن,قبل از رفتن به مهمانی

 

آداب میهمانی رفتن

در جمع از ثروت و دارایی‌ها و افتخارات خویش تعریف نكنید و از شغل و مقام پردرآمد و پولساز خود صحبت نكنید، بویژه اگر مخاطب شما فاقد آنها باشد.

 

1 - قبل از رفتن به مهمانی، با میزبان تماس گرفته و با وی هماهنگی كنید.

 

2 - بهتر است از میزبان بخواهید خود وقت مناسب را تعیین كند.

 

3 - اگر برای اولین بار به منزل كسی می‌روید بهتر است دست خالی نروید و با توجه به شرایط میزبان و در حد توان هدیه‌ای ببرید.

 

4 - در پذیرایی، محدودیت‌های میزبان را درك كنید و انتظارات بیش از حد توان او نداشته باشید.

 

5 - موضوعات اختلاف‌ برانگیز مطرح نكنید و مهمانی را به میدان جنگ و جدل تبدیل نكنید.

 

6 - احترام میزبان را نگه دارید و از محكوم كردن او و به كرسی نشاندن حرف خویش منصرف شوید.

 

7 - در جمع از ثروت و دارایی‌ها و افتخارات خویش تعریف نكنید و از شغل و مقام پردرآمد و پولساز خود صحبت نكنید، بویژه اگر مخاطب شما فاقد آنها باشد.

 

8 - از گله‌گذاری و غیبت در مهمانی‌ بپرهیزید و پشت‌سر مهمانان، میزبان، دوستان و نزدیكانتان بدگویی نكنید.

 

9 - به عنوان میزبان، با مهمانان خود به گرمی رفتار كنید. از درد و غم، بیماری و گرفتاری‌های روزمره خود برای مهمانان داستان نسازید.

 

10 - اگر در منزل خود عادت غذایی یا آداب خاصی دارید كه میزبان قادر به برآورده‌ كردن آن نیست از وی تقاضای آن را نكنید ( باعث دردسر یا شرمندگی او نشوید ).

 

11 - در خوردن غذا مانند منزل خود رفتار نكنید. ( از پرخوری بپرهیزید ).‌

 

12 - بعضی افراد در مهمانی‌ها عادت دارند ساكت در گوشه‌ای بنشینند،حرفی نزنند یا مدام مشغول خوردن باشند. این كار دور از شأن و شخصیت افراد است.

 

13 - فراموش نكنید شما حق ندارید ‌دكوراسیون منزل میزبان را تغییر دهید.

 

14 - در مهمانی‌ تمام‌ وقت را با یك نفر از حاضران به گفت‌ و گو نپردازید، طوری كه گویی شخص دیگری در آن محل حضور ندارد.

 

15 - كودكان خود را كنترل كنید تا باعث زحمت برای میزبان نشوند. (به كودكانتان از قبل تذكر دهید.)‌

 

16 - در زمان نشستن شما تابع میزبان هستید، اگر به شما تعارف كرد كه جای خاصی بنشینید، حتما رعایت كنید.

 

17 - هیچ‌گاه سعی نكنید كودكان میزبان را تنبیه یا تربیت كنید.

 

[ چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, ] [ 5:53 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

مردان موجوداتی هستند ذاتا خشن، دلیل این خشن بودن را میتوان در تاریخ جستجو کرد، وقتی که مردان از قدیم الایام ( نه حالا در عصر فمنیسم ! ) وظیفه داشتند تا کارهای سخت را انجام بدهند، درنتیجه نیاز به روحیه و جسمی خشن داشتند تا بقا بشریت حفظ شود، چون اگر این نبود و مردان با زنان یکسان بودند، دیگر هیچ خانه ای ساخته نمیشد، هیچ غذایی شکار نمیشد و تا به الان نسل بشریت به احتمال زیاد منقرض میشد ! لذا میبینیم که این ویژگی خشن بودن، ویژگی مثبتی است و برای حفظ بقا و تکامل بشریت باید در کنار روحیه آرام زنان قرار گیرد.

فمنیست ها و زن سالارها : « به این خروس نگاه کنید، آیا بدون آن تاج و دمش خروس می شود؟ پس چرا خیال می کنید که با چیندن دم و تاج مردان میتوانید خوش بخت شوید و مطمئن هم باشید که مرداتان مرد باقی مانده است و زندگی تان در امنیت تمام گرم گرم شده است ؟ »

مردان، ذاتا به دلیل همین روحیه شان به دنبال فرمانفرمایی هستند، فرمان فرمایی که به مرد در روابط خانوادگی اش احساس قدرت بدهد، اشتباه نکنید که قدرت به معنای دیکتاتوری یا استبداد و یا حتی پدر سالاری صرف نیست ! بلکه قدرت به این معنا است که مرد باید در روباطش با جنس مخالف احساس کرامت و موثر بودن بکند، برای حضم این جملات باید به این مثل از یک استاد روانشناسی دانشگاه تهران ( که متاسفانه اسمشان را فراموش کرده ام ) اشاره کنم که میگفتند: « مرد باید در
خانه پادشاه و زن نخست وزیر باشد » یعنی اینکه با وجود اینکه مرد باید فقط یک مقام تشریفاتی در درون خانه داشته باشد و اصل کار در دست دیگری باشد اما باید کرامت و ابهت مرد درخانه حفظ شود تا این خانه به یکی از گرم ترین و زیبا ترین عواطف انسانی آراسته شود. ( ملاک از مثل نخست وزیر و پادشاه، کشورهای مشروطه ای همچون انگستان است، پس اشتباه نکنید ! )

همان طور که زنان برای شکوفایی احساسات و عواطفشان نیاز به امنیت در روابطشان هستند، مردان نیز به فراخور طبیعتشان نیازمند، ابهت اند تا بتوانند احساساتشان را بروز دهند و به شکوفایی مطلوبی که میتواند بزرگترین تضمین های امنیتی را به زنان بدهد برساند، لذا مشاهده میکنیم که همواره اگر بخواهیم بهترین حالت را در روابط زناشویی داشته باشید باید از معادله ( دادن احساس احترام و ابهت به مردان = گرفتن احساس امنیت و تعهد برای زنان ) استفاده کنید، سرد کنندهای زیر این معادله را برهم میزنند و نتیجه اش این میشود که مردتان، یا از شما زده شود و به شما در خفا خیانت میکند، یا کار را برای همیشه تمام کند و شما را طلاق دهد و یا دربهترین حالت اگر آدم با اخلاق و با ایمانی باشد. با اینکه از شما متنفر است تا آخر عمر شما را تحمل میکند و شما را از آنچه که در روابط زناشیویی نیازمندش هستید و حقتان است، محروم سازد.

سردکننده های جنسی مردان :

خانمهای عزیز از نحسی این 20عمل بپرهیزید، زیرا عواقبش در نهایت گریبان گیر خودتان خواهد شد !

1- زنهایی که به گونه ای رفتار میکنند که گویی از روابط جنسی و معاشقه خوششان نمی آید.

2- زنهایی که هیچ وقت شروع کننده نیستند.

3- زنهایی که نسبت به بدن مردها شناخت کافی ندارند.

4- زنهایی که بار رسیدن به اوج نقطه جنسی را به مرد شان واگذار میکنند.

5- زنهایی که در رخت خواب مثل پلیس رفتار میکنند

6- زنهایی که مثل جسد در رختخواب بی حرکت و بی عکس العمل میباشند.

7- زن هایی که در رختخواب زیاد حرف میزنند.

8- زنهایی که زیاد مراقب بهداشت و زیبایی خود نیستند ( موهای زهار بلند، پاهای پشمالو، دهان بد بو، سبیل ! ، بوی عرق متعفن، لباسهای نامرتب، رژیم غذایی ناسالم، موهای بیش از حد آرایش شده و تافت خورده، فرج های بد بو !، پیه شکم، پوست های ترک خورده، صورتهای ماست مالی شده و پوشیده از خروارها کرم پودر و رژ لب !، ناخن های شکسته و پوسته پوسته شده، لاک ناخن ورق شده و … )

9- زنهایی که خودشان از ظاهر و قیافه خود خوششان نمی آید و مرتبا خودشان را پایین می آورند و تحقیر میکنند ( مسلم است که اگر خودتان را پایین بگیرد پایین هم می آیید و اگر بالا بگیرید بالا میروید، دیگر توضیحی ندارم جز اینکه به؛ خودتان اعتماد داشته باشید و هرگز جلوی همسرتان خودتان را پایین نیاورد ! )

10- زنهایی که بیش از اندازه به ظاهر و قیافه خودشان حساس اند.

11- زنهایی که دوست ندارند معاشقه دریافت کنند.

12- زنهایی که به هنگام بوسیدن زیاد از زبانشون استفاده میکنند.

13- زنهایی که بیش از حد جدی هستند.

14- زنهایی که بیش از حد به مردشان وابسته هستند.

15- زنهای احمق و سطحی ( یا به اصطلاح ژورنالیستی زرد ! )

16- زنهایی که فقط به وضع مالی و اقتصادی مرد اهمیت میدهند.

17- زنهایی که با استفاده از بدن و جنسیت خود مردها را بازی میدهند.

18- زن هایی که مدام از نامزد یا همسر قبلی شان صحبت میکنند.

19- زن هایی که به لحاظ جنسی خود انگیخته نیستند.

20- زن هایی که لباس زیر کهنه زشت میپوشند.

[ سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:39 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد

5 دلیل اصلی که دختران ازدواج نمی کنند!
   

بسیاری از دلایل این افراد برای « نه » گفتن به فرصت‌هایشان، تنها از عادت‌ها یا ترس‌هایی ناشی می‌شود كه از وجود‌شان بیرون نمی‌رود. اگر شما هم به دلیل‌های مشابه به ازدواج فكر نمی‌كنید، بهتر است یك‌بار دیگر به زندگی‌تان و انتظاری كه از آینده‌تان دارید نگاه كنید و با دلایل منطقی‌تر در این مورد تصمیم بگیرید.
 
زیاد از حد عشق كارید؟
شاید شما آنقدر غرق مناسبات شغلی‌تان شده‌اید كه نمی‌توانید فكری اساسی برای زندگی عاطفی‌تان كنید. ممكن است فكر كنید هیچ چیز در دنیا شما را به اندازه پیشرفت كاری راضی نمی‌كند و البته احتمالا آنقدر غرق این تفكر شده‌اید، كه حتی فكر تغییر هم در سرتان چرخ نمی‌زند. نگاهی به محیط كارتان بیندازید. افرادی كه مثل شما عشق كارند كم نیستند.
كسانی كه حتی در چهارمین و پنجمین دهه زندگی‌شان، تنها با پرونده‌های روی میز‌شان زندگی می‌كنند. حالا كمی دقیق‌تر به آنها نگاه كنید. آیا واقعا این افراد خوشبخت و راضی هستند؟

راه حل
شمایی كه كارتان همه زندگی‌تان بوده، قرار نیست یك شبه خانه‌نشین شوید. پس باید مردی را انتخاب كنید كه توان پذیرش محدودیت‌های شما را داشته باشد. او باید با نوع كار شما و شرایطی كه دارید آشنایی داشته باشد تا بتواند تصویر دقیقی نسبت به مشكلات احتمالی كه در این مسیر پیش می‌آید را در ذهنش شكل دهد.
اگر نمی‌خواهید كه در میانه راه هم خودتان و هم او را ناامید كنید پس سعی كنید تصویری دقیق از اهداف و شرایط‌تان را برای خواستگارتان شكل دهید و قبل از هر تصمیمی، ببینید كه چقدر اهداف‌تان در یك راستا هستند و تا چه حد می‌توانید با محدودیت‌های یكدیگر كنار بیایید. البته این تمام ماجرا نیست. شما نمی‌توانید بدون ‌هیچ تغییری پیش بروید و تنها انتظار داشته‌باشید كه همسر آینده‌تان شما را درك كند. شما باید بپذیرید كه بعد از ازدواج، شرایط كاری‌تان هم شكل دیگری به‌خود می‌گیرد و شما دیگر نمی‌توانید تمام لحظه‌های زندگی‌تان را با پرونده‌های كاری‌تان بگذرانید.
 
استانداردهای غیر قابل عبوری دارید؟
شاید معیار‌های سفت و سخت شما در مورد همسر آینده‌تان دلیل این تنهایی باشد؛ حق هم دارید. پای یك عمر زندگی در میان است و نمی‌خواهید كه بی‌گدار به آب بزنید. احتمالا شما با دیدن مردهای               

اطرافتان و همسر دوستان‌تان فورا ایرادهایشان را می‌بینید و در دلتان می‌گویید اگر من بودم، با مردی كه این ویژگی را داشته باشد ازدواج نمی‌كردم و از آنجا كه خواستگارهایتان هم یكی از مردهای همین كره خاكی هستند و از همین دسته عیب و نقص‌ها را در خود دارند، پس شما نمی‌توانید دلتان را راضی كنید و به مردی كه چنین عیب‌هایی داشته باشد « بله » بگویید. از آنجایی كه خودتان سال‌ها در مورد ازدواج‌های دیگران قضاوت كرده‌اید، احتمالا در دلتان می‌گویید، مردم در مورد انتخاب من چه می‌گویند... .


راه حل
وقتی پای یك عمر زندگی در میان است، قطعا نمی‌توانید به مردی كه هیچ كدام از معیارهایتان را ندارد « بله » بگویید. اما قبل از اینكه با این قضاوت تنهایی را به جان بخرید، نگاهی به خودتان و معیارهایتان بیندازید.
در درجه اول بهتر است نقاط ضعف و ایراد‌های خودتان را ببینید. آیا شما یك فرد بی‌عیب و نقصید كه به دنبال یك مرد بی‌عیب و نقص هستید؟
در درجه دوم، باید فهرستی از این معیارها كه عمری شما را تنها نگه‌داشته‌ است بنویسید. آنها را به ترتیب اهمیت فهرست كنید.
حالا دوباره مرورشان كنید، از كدام ویژگی‌هایی كه نوشته‌اید می‌توانید بگذرید و كدامشان غیرقابل چشم‌پوشی هستند. حالا كه این فهرست را پاكسازی كردید، نگاهی به گزینه‌هایی كه برای ازدواج دارید بیندازید. شاید یكی از این افراد، چند نمونه از این ویژگی‌های منفی را داشته باشد اما این ویژگی‌ها ممكن است جزء اصلی شخصیت او نباشد. اگر این خصوصیات در او كمرنگ هستند و در مقابل خصوصیات بسیار مطلوب دیگری دارد كه می‌توانید به آنها تكیه كنید، بهتر است كمی بیشتر در مورد این گزینه فكر كنید.

بودن با دوستان‌تان برای شما كافی‌است؟
ازدواج به چشم افرادی كه یك لحظه هم بدون دوستان‌شان زندگی نمی‌كنند، یعنی محدودیت. این افراد گروه‌های متفاوتی از دوستان را در كنار خود دارند و برایشان تنهایی معنایی ندارد. آنها نمی‌توانند بپذیرند كه بعد از ازدواج، باید دور خیلی از این لحظه‌ها را خط بكشند.
دوستان نزدیك و صمیمی، نمی‌گذارند كه این افراد هیچ خلأ عاطفی‌ای را در زندگی‌شان احساس كنند و به همین دلیل خود را وارد زندگی‌ای بكنند‌ كه باعث می‌شود در ظاهر تنها تر از قبل شوند.

راه‌ حل
اگر شما در گروه این افراد هستید، ازدواج برایتان تصمیم سختی است.
اما بهتر است به‌جای این سختگیری، چند قدم جلوتر را هم ببینید و به آینده نگاه كنید. این دوستان صمیمی تا كجا با شما پیش می‌آیند؟ تجربه دیگران می‌گوید، احتمالا آنها هم یكی یكی ازدواج می‌كنند و این گروه‌های سرشار از صمیمیت هم روز به روز كوچك‌تر می‌شوند. اگر مراقب نباشید، این ماجرا خیلی زود از شما یك فرد همیشه تنها می‌سازد.
فردی كه در گروه متاهل‌ها احساس خوشبختی نمی‌كند و البته دیگر دوستانی ندارد كه هر لحظه برای بودن در كنار او حاضر باشند. گذشته از این، ازدواج قرار نیست به معنای از دست دادن دوستان و تنها شدنتان باشد. شما می‌توانید با كسی ازدواج كنید كه از بودن در كنار گروه دوستان‌تان هم لذت ببرد و بعد از شكل دادن زندگی‌تان، با پذیرش محدودیت‌هایی كه یك زندگی متاهلی دارد، تلاش كنید تا از این دوستان هم فاصله نگیرید.
 
به دنبال موقعیت‌های بهترید؟
فكر می‌كنید كه « بله » گفتن به یك گزینه، یعنی « نه » گفتن به باقی گزینه‌ها و به همین دلیل نمی‌توانید خودتان را برای تصمیم‌گرفتن راضی كنید؟ شاید گمان می‌كنید همیشه فرصت‌های بهتری در مقابل‌تان قرار خواهند داشت و لیاقت شما بیشتر از مواردی است كه تا امروز به شما پیشنهاد شده. اگر شما گرفتار چنین تفكراتی هستید، احتمالا نمی‌توانید به گزینه‌هایی كه تا چند وقت پیش به نظر‌تان ایده‌آل می‌آمدند هم « بله » بگویید و به همین دلیل فرصت‌هایی كه روزی برایتان آرزو بوده‌اند را هم رد می‌كنید.

راه‌حل
در مورد گزینه‌های بهتر، نمی‌توان حكم قطعی‌ صادر كرد. شاید حق با شما باشد و كسانی شایسته‌تر از خواستگاران فعلی‌تان هم روزی به شما پیشنهاد ازدواج دهند. اما نگاهی به خودتان بیندازید؛ احتمالا در آن زمان هم شما برای رسیدن یك پیشنهاد بهتر به آنها « نه » می‌گویید.
فكر بهترین بودن را از سرتان بیرون كنید. سری به همان فهرست اولویت‌ها بزنید و خواستگارتان را با آن اولویت‌های اساسی بسنجید. اگر فكر می‌كنید مهم‌ترین ویژگی‌هایی كه برایتان مطرح بوده را در خود دارد، مته به خشخاش نگذارید. بپذیرید كه بهترینی وجود ندارد و همه افراد ضعف‌های خاص خودشان را دارند. ضعف‌هایی كه در همه وجود دارد اما نوعشان از فردی به فرد دیگر فرق می‌كند. پس به‌جای این آرمان گرایی، تلاش كنید سراغ كسی كه ویژگی‌هایش با خط قرمز‌های شما هماهنگی ندارد، نروید.
 
از اینكه كسی واقعیت را بفهمد می‌ترسید؟
ممكن است شما و خانواده‌تان، تفاوت‌های زیادی داشته باشید. از عقاید شخصی‌تان گرفته تا سبك زندگی اجتماعی شما كه می‌تواند متفاوت یا حتی متضاد با خانواده‌تان باشد. شمایی كه به سن ازدواج رسیده‌اید و نسبت به این اتفاق بی‌میل هم نیستید، به‌خاطر این تفاوت‌ها به خواستگارهایتان « نه » می‌گویید.
از طرفی كسانی‌كه خانواده به شما پیشنهاد می‌كنند، مرد رۆیاهای شما نیستند و از طرف دیگر نمی‌توانید مردی كه در مقابلش خود را به شكل دیگری معرفی كرده‌اید را، با خانواده‌تان آشنا كنید. شما گمان می‌كنید كه « بله » گفتن به انتخاب خانواده‌تان؛ یعنی یك عمر زندگی سرد و «بله» گفتن به خواستگاری كه هنوز خانواده‌تان را ندیده، یعنی یك زندگی شكست خورده یا جدایی از همه عزیزان‌تان.

راه‌حل
اشتباه نكنید. ازدواج یك جعبه كامل است كه نمی‌توانید هیچ كدام از محتویاتش را گل‌چین كنید. خانواده و دوستان شما، خانواده و دوستان او و تمام محدودیت‌ها و شرایط‌تان در این جعبه قرار می‌گیرند و اگر بخواهید زندگی موفقی داشته باشید باید با همه آن شرایط روبه‌رو شوید. برای شمایی كه در مورد ازدواج بی‌میل نیستید، چنین دلیلی نباید مانع بزرگی تلقی شود. كافی است خودتان باشید؛ همانطور كه هستید نه آنطور كه خانواده‌تان می‌خواهد. از طرف دیگر، باید پنهان كاری را كنار بگذارید.
با خواستگارتان در مورد شرایط خانوادگی‌تان صحبت كنید و تفاوت‌ها را روشن كنید. به او بگویید كه حفظ خانواده و ارتباط‌تان برای شما یك اولویت اساسی است و اگر می‌خواهد كه در كنار شما خوشبخت باشد، باید این موضوع را بپذیرد و در كمال احترام با این تفاوت‌ها كنار بیاید.
فكر نكنید با این خط و نشان كشیدن‌ها خودتان را بی‌ارزش كرده‌اید. اهمیتی كه شما به عزیزان‌تان و شرایطی كه دارید می‌دهید، می‌تواند ارزش شما را در نظر او چند برابر كند.
شاید روبه‌رو كردن این 2‌گروه با هم آسان نباشد اما اگر منطقی پیش بروید و از مسیری مناسب با خانواده‌تان وارد مذاكره شوید كه برایشان قابل پذیرش باشد، می‌توانید خیلی زود و با كمترین تنش، به نتیجه برسید.

[ سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:37 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 24
بازدید هفته : 43
بازدید ماه : 101
بازدید کل : 7982
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




بازی آنلاین پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین