روانشناسی واندیشه طلایی
روانشناسی,آرامش,ازدواج, موفقیت,زنان,مردان
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قانون باورها و اندیشه طلایی روانشناسی و آدرس andishetalayi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





لینک های ویژه

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

قوانینی برای داشتن دوستی هایی عمیق تر

داشتن دوستی هایی عمیق تر

 

همیشه وقت‌شناس باشید، مهم است كه به وقت دیگران احترام بگذارید. علاوه بر آن یك فرد متشخص می‌داند چه زمانی باید مهمانی را ترك كند.

 

با رعایت این نكات ساده،‌ دوستان بیشتری خواهید داشت و فردی خوش ‌محضر محسوب خواهید شد:

 

1 - همیشه مودب باشید، همواره با همه مودب و با نزاكت باشید.

 

2 - هیچ‌گاه دشنام ندهید.

 

3 - با صدای بلند صحبت نكنید، بلند صحبت كردن بیانگر آن است كه شما قادر به بحث منطقی با دیگران نیستید. همچنین بلند صحبت كردن، سبب جلب توجه اطرافیان می‌شود، البته توجه منفی.

 

4 - كنترل خود را از دست ندهید، زمانی كه شما كنترل اعصاب خود را از دست می‌دهید و از كوره در می‌روید، به همه نشان می‌دهید كه قادر به كنترل احساسات و هیجانات خود نیستید.

 

5 - به دیگران خیره نشوید. زل زدن به دیگران و چشم‌چرانی نوعی تعرض به آنها محسوب می‌شود.

 

6 - صحبت كسی را قطع نكنید. پیش از آن كه اظهار عقیده‌ای كنید، اجازه دهید صحبت دیگران به پایان برسد. میان صحبت كسی پریدن نشانه بی‌نزاكتی و نداشتن مهارت‌های اجتماعی فرد است.

 

7 - همیشه وقت‌شناس باشید، مهم است كه به وقت دیگران احترام بگذارید. علاوه بر آن یك فرد متشخص می‌داند چه زمانی باید مهمانی را ترك كند.

 

8 - اسرار زندگی خصوصی خود را فاش نسازید، جزئیات زندگی شما باید محرمانه‌ بماند.

 

9 - حرمت بزرگ‌ترها را نگه دارید و همان‌طور كه دوست دارید مورد احترام دیگران باشید، خودتان نیز باید به دیگران احترام بگذارید.

 

10 - به اشتباهات دیگران نخندید؛ این یكی از بدترین كارهایی است كه یك فرد ممكن است انجام دهد.

 

11 - فخرفروشی نكنید و از لاف‌زدن بپرهیزید.

[ سه شنبه 7 آذر 1391برچسب:, ] [ 11:25 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

موفقیت اقتصادی,پس انداز کردن

 

حتما چیزهای زیادی درمورد اهمیت پس انداز کردن و سروسامان دادن به هزینه ها و درآمدهایتان شنیده اید، اما واقعا به چند درصد آنها عمل می کنید؟ شاید اصلا نمی دانید از لحاظ اقتصادی در زندگی شخصی موفق هستید یا نه، خب ما به شما کمک می کنیم تا خیلی ساده وضعیت خودتان را در مورد دخل و خرج زندگی شخصی تان بدانید.

 

الیزابت وارن و آملیا وارن، دو متخصص اقتصاد و کارشناس مسائل اقتصاد خانواده، درآخرین کتاب خود به نام«ثروتی که شما دارید» بر مسائل ریز اقتصاد خانواده متمرکز شده اند و راه هایی برای افراد از طبقات مختلف جامعه، برای اینکه مسائل اقتصادی خود را حل و فصل کنند، ارائه داده اند. درواقع تمرکز اصلی آنها بر این بوده که زندگی بدون قرض و وابستگی را برای افراد مختلف ممکن کنند. در این کتاب آزمون هایی درنظر گرفته شده که وضعیت اقتصادی شما، وابستگی های مالی و چگونگی برنامه ریزی های اقتصادی شما را مشخص می کند و با استفاده از آنها می توانید به شناخت دقیق تری از وضعیت اقتصادی خود برسید. شما با انجام این ۳ تست و خودآزمایی می توانید به وضعیت اقتصادی خودتان پی ببرید و نقاط ضعف و قوت خودتان را شناسایی کنید.

 

● زیربنای اقتصادی تان محکم است یا نه؟

 

شما باید درمورد مسائل ساختاری و زیربنای اقتصاد شخصی تان وضعیت کاملا مشخصی داشته باشید. با شرکت در این تست خودشناسی می توانید درمورد وضعیت اقتصادی تان در این بخش به شناخت بهتری برسید و ببینید آیا از پس مخارج اصلی زندگی تان برمی آیید؟ به این سؤالات با بله یا خیر پاسخ دهید.

 

۱ من هرماه این نگرانی را دارم که از پس هزینه های معمول زندگی ام، مثل پول آب و برق برنیایم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۲ به طور معمول بیشتر درآمد من صرف هزینه هایی می شود که کنترلی روی آنها ندارم، مثلا هزینه تعمیرات اتومبیل.

 

الف) بله ب) خیر

 

۳ بعد از پرداخت های هزینه های ماهانه تقریبا هیچ پولی برای من باقی نمی ماند.

 

الف) بله ب) خیر

 

۴ من فقط پولم را روی چیزهای ضروری زندگی ام می گذارم اما باز هم کم می آورم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۵ هرگز ولخرجی نمی کنم اما نمی توانم اصلا پس انداز کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۶ واقعا هیچ یک از هزینه هایم را نمی توانم حذف کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

اگر فقط پاسخ تان به یکی از سؤالات «بله» باشد و به بقیه جواب «خیر» داده باشید، یعنی وضعیت ساختاری و پایه ای اقتصادی شما و اقتصاد شخصی شما مناسب است اما اگر به بیشتر از یک سؤال پاسخ «بله» داده باشید، یعنی از لحاظ اقتصادی دچار مشکل هستید و باید حتما فکری برای بهبود وضعیت اقتصادی تان بکنید.

 

● مدیر موفقی هستید یا نه؟

 

حالا، پس از بررسی کردن ۳ بعد اصلی اقتصاد شخصی (یا اقتصاد خانوادگی) خود احتمالا به شناخت بهتری از وضعیت اقتصادی خود رسیده اید یا متمرکز بر این موضوع شده اید، اگر شما در هر ۳بخش زیربنا، هزینه کردن ها و پس انداز کردن نمره قبولی گرفته اید، یعنی انسانی با «شناخت اقتصادی» مناسب هستید و در واقع می شود گفت که در زندگی خودتان یک مدیر اقتصادی موفق هستید.

 

● به پس اندازکردن فکر می کنید؟

 

پس انداز کردن و سرمایه گذاری راه ثروتمند شدن و ساختن آینده است. شما باید از همین امروز به فکر پس انداز کردن باشید، زیرا بزرگ ترین اشتباه درمورد پس انداز کردن این است که بگویید «از ماه دیگر پس انداز کردن را شروع می کنم». این درواقع بزرگ ترین و پرشمارترین خطایی است که بسیاری از افراد آن را انجام می دهند. اما واقعا کاری را که می شود از ماه آینده شروع کرد می توان از همین امروز هم آغاز کرد، یعنی اگر بخواهید تصمیمی را به ماه آینده موکول کنید هرگز آن را شروع نخواهید کرد. آیا راهبرد شما درمورد پس انداز کردن مناسب است؟ به این سؤالات با بله یا خیر پاسخ دهید.

 

۱ من سخت کار می کنم، اما با این وجود نمی توانم هیچ پس اندازی داشته باشم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۲ من بیشتر وقت ها در آخرماه قرض هایی دارم که باید پرداخت کنم، یعنی هرماه به طور متوسط چندبار قرض می کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۳ من برنامه مشخص و منظمی برای پس انداز ندارم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۴ همیشه نگران این هستم که نتوانسته ام پس انداز مناسبی برای دوران بازنشستگی داشته باشم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۵ اگر برای مدت ۳ماه حقوق من پرداخت نشود، زندگی ام کاملا به مشکل خواهد خورد.

 

الف) بله ب) خیر

 

۶ اگر ناگهان با یک هزینه اضافی روبه رو شوید (مثلا یک عمل جراحی، هزینه سنگین تعمیر اتومبیل و...) مجبور هستید که قرض کنید.

 

الف) بله ب) خیر

 

۷ برای آینده فرزندانم هیچ گونه پس اندازی ندارم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۸ من به دوستانم، اعضای خانواده ام و سایر آشنایانم بدهکارم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۹ نمی توانم وسایل خانه مثل نیمکت، ماشین ظرفشویی یا یک دستگاه تلویزیون را به صورت نقدی بخرم و آنها را باید با قرض کردن یا به صورت قسطی بخرم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۱۰ سعی می کنم که پس انداز کنم، اما همیشه فکر می کنم که به اندازه کافی پس انداز نمی کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

اگر به هیچ سؤالی پاسخ «بله» نداده اید یا اگر فقط یک پاسخ «بله» داشته اید، این به آن معناست که شما راهبرد مناسبی برای سرمایه گذاری و پس انداز دارید و درواقع امکانات مالی برای مشکلات احتمالی پیش رو را دارید، اما اگر به بیش از یک سؤال پاسخ مثبت داده اید این به آن معناست که شما راهبرد مناسبی برای پس انداز کردن ندارید و درواقع یا هزینه های شما زیاد است یا درآمد شما با هزینه هایتان نمی خواند یا اینکه نظم مناسبی در مورد درآمدها و هزینه هایتان ندارید و به هرحال نیازمند اندیشیدن یک راهبرد بسیار سخت گیرانه و دقیق برای پس انداز از همین امروز هستید.

 

● چقدر هزینه می کنید

 

شما ممکن است که زیربنای اقتصادی و ساختار اقتصادی فردی مناسبی داشته باشید، اما اگر در انتهای ماه می بینید که نمی توانید پولی پس انداز کنید، باید بدانید مشکل از کجاست. آیا بیش از حد خرج می کنید؟ به این سؤالات با بله یا خیر پاسخ دهید.

 

۱ وقتی برای خرید کردن می روم، هیچ وقت نمی دانم که به طور دقیق چقدر پول دارم که برای خرید کردن خرج کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۲ اگر چیزی ببینم که واقعا از آن خوشم بیاد، آن را می خرم، حتی اگر پول کافی نداشته باشم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۳ هیچ وقت نمی فهمم پولم چطور خرج می شود.

 

الف) بله ب) خیر

 

۴ خیلی اوقات چیزهایی می خرم که وقتی به خانه می رسم از خودم می پرسم واقعا به آنها احتیاج داشتم یا نه و خیلی وقت ها می فهمم چیزهایی خریده ام که هیچ نیازی به آنها نداشته ام.

 

الف) بله ب) خیر

 

۵ نگرانی درباره مسائل مالی و هزینه ها خیلی وقت ها باعث می شود که حتی خیلی چیزهایی که برایم لذت بخش هستند دیگر لذتبخش نباشند.

 

الف) بله ب) خیر

 

۶ زمانی که به تعطیلات یا مراسمی مثل جشن تولدها و عروسی ها می روم، نمی دانم چقدر پول می توانم در این مراسم خرج کنم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۷ همیشه فکر می کنم که پول زیادی برای خرید لباس، غذا خوردن در رستوران ها و تفریح می پردازم.

 

الف) بله ب) خیر

 

۸ به سختی و با تمام وجودم کار می کنم تا بتوانم هزینه های زندگی ام را بپردازم.

 

الف) بله ب) خیر

 

اگر پاسخ شما به هیچ کدام از سؤالات «بله» نبود یا فقط به یکی از این ۸سؤال جواب «بله» داده اید، یعنی هزینه کردن شما و حس ولخرجی تان درحد منطقی و معقول قرار دارد اما اگر بیشتر از یک پاسخ «بله» داشته باشید، یعنی هزینه کردن های شما غیرمنطقی است و شما ولخرجی های بی دلیل و غیرمعقول دارید و باید برای آن فکری کنید.

[ دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, ] [ 1:45 قبل از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

 

باورهای غلط در زندگی زناشویی
زناشویی یکی از صمیمی ترین و خصوصی ترین انواع ارتباط انسانی و از نیازهای فطری بشر است. داشتن رابطه با همسر ،می تواند سرچشمه احساس آرامش، حمایت و لذت برای هر کس باشد و این در حالی است که همین رابطه گاهی می تواند به منشا اضطراب، احساس ناکامی و نارضایتی تبدیل شود.

زمانی که دو نفر با سلایق و نیازهای مختلف در کنار هم قرار می گیرند، دوام و کیفیت زندگی به دانش، مهارت و هنر هر یک از آنها در تحکیم این ارتباط بستگی دارد. نوسانات رابطه زناشویی و رضایت از آن، تحت تأثیر عوامل مختلفی ایجاد می شود که از آن جمله می توان به مهارت های ارتباطی، قابلیت های حل مشکل و باورهای ارتباطی زوجین اشاره کرد.
 
تحقیقات نشان می دهد که ? باورهای غیر منطقی ? یکی از مهم ترین عوامل مشکل ساز در فرآیند تفاهم زوجین است.از آنجا که ? باورها ? نوع نگاه و درک ما را به هستی مشخص می کند مؤثرترین محرک در ترغیب و هدایت ما به انجام یک رفتار خاص و یا کاربرد گونه ای خاص از زبان هستند ، واضح است که باورها بر ارتباط ما با دیگرن اثر می گذارند و این واقعیتی است که در روابط زوجین و زندگی مشترک نمود بیشتری پیدا می کند.
 
1 - ذهن خوانی
یکی از باورهای غیر منطقی که مبتلا به روابط زوجین بوده و آن را آسیب پذیر می کند ? توقع ذهن خوانی ? همسران از یکدیگر است. این توقع و انتظار به این برمی گردد که زوجین باور دارند بدون نیاز به گفتن و اظهار کردن خواسته ها و انتظارات، طرف مقابل باید از احساسات، افکار و نیازهای آنها آگاهی داشته و به آن بها دهد.
 
به موجب این باور، مشاهده می شود که زوجین با مشکلات  و سو ء تفاهمات عدیده ای مواجه می شوند که به هنگام ریشه یابی و بررسی عوامل زمینه ساز در می یابید که علت این دلخوری و ناراحتی به خاطر این است كه ذهن خوانی كرده اند یعنی به جای این كه از هم سوال كنند، حدس می زنند كه فلان حرف یا فلان رفتار چه معنایی می دهد و به این ترتیب در كوتاه مدت یا دراز مدت دچار سو تفاهم می شوند .

بسیاری از زوجین فراموش می کنند که همسرشان از جنس دیگر بوده و توقع از او برای آگاهی از انتظارات و خواسته های ابراز نشده فردی که با وی متفاوت است یک باور غیر منطقی است. آنها نمی دانند که با راه دادن این باور به ذهن خود، به ایجاد دیوارهای رنجش و سوء تفاهم کمک می کنند و مهم تر از آن همسر خودشان را از وجود یک رابطه مطلوب و رضایتبخش محروم می کنند. در صورتی كه كنار گذاشتن ذهن خوانی و رو آوردن به تعامل بهترین راه برای حل مسئله است.

2 - در باور غلط بعدی این اعتقاد وجود دارد كه عشق مرده و سرد شده را نمی توان زنده كرد
این باور غلط است زیرا می توان عشق و محبتی که بخاطر خطای ما از بین رفته را با رفتار درست ، دوباره احیا کرد. اینکه ما گمان کنیم اگر ارتباط ما خراب شده و اختلافمان شدید است ، دیگر راهی برای تفاهم و رسیدن به فصل مشترک وجود ندارد ، کاملا اشتباه است . می توان بنای رابطه را دوباره از نو ساخت.
 
3 - رقابت بین زن وشوهر به ازدواج گرمی و شوق می بخشد
برخی زوج ها به خاطر این باور غلط به خصوص در محیط كاری مشترك به رقابت با یك دیگر می پردازند و از حقوق گرفته تا پست و مقام سعی می كنند از هم پیشی بگیرند .
 
در حالی كه این رفاقت است كه به زندگی گرمی و شوق می بخشد هم چنین برخی معتقدند كه هر همسری باید تلاش كند تا از همسرش فرد بهتری بسازد در صورتی كه طبق تئوری انتخاب ما فقط مسئول اعمال خودمان هستیم و نهایت كاری كه می توانیم بكنیم این است كه از خودمان فرد بهتری بسازیم.
 
4 - افرادی كه خیلی با هم تفاوت دارند حتی متضاد هستند جذب هم می شوند و می توانند هم را تكمیل كنند
 این باور غلط متاسفانه از نظریه های روان شناسی گرفته شده و از ایده های یونگ مبنی بر این كه هر فردی جذب تیپ شخصیتی متضاد خود می شود آمده است. اما طبق تحقیقات جدید مشخص شده است كه افرادی كه از دو تیپ شخصیت متضاد هستند نه فقط نمی توانند یكدیگر را تحمل كنند بلكه دائما با هم درگیر می شوند.

5 - زوجین نباید مسائل زناشویی خود را با دیگران در میان بگذارند
روان شناسان درباره این باور غلط می گویند: بسیاری از اوقات پدر، مادر، خاله، عمه، خواهر و برادر افراد صاحب صلاحیتی برای حل مشكلات نیستند و فقط با دلسوزی های بی جا مشكلات را بدتر می كنند.

بنابر این دقت كنید كه مشكلات فقط باید با مشاور معتمد و یا یك دوست آگاه مطرح شود. از سوی دیگر نباید همیشه در زندگی به آن چه داری راضی و خشنود باشی. توجه كنید كه این ایده با مناعت تفاوت چشم گیری دارد زیرا اگر همیشه به آنچه داریم راضی باشیم هرگز پیشرفت نخواهیم كرد

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:57 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد


همه ما می‌خواهیم كه اعتمادبه‌نفس بیشتر و احساس بهتری نسبت به خود داشته باشیم در این صورت می‌توانیم به بهترین نحو زندگی كنیم. در اینجا راه‌هایی برای كسب اعتماد به نفس و افزایش عزت نفس معرفی شده است:

۱) كاری انجام دهید كه مستلزم تصمیم‌گیری و به سامان رساندن آن باشد.


 

آیا تاكنون نوشتن نامه به یكی از بستگان نزدیك خود (مثلا‌ خاله یا عمه) را به تعویق انداخته‌اید؟ آیا دوستی هست كه می‌خواستید با او تماس بگیرید؟ ماشین را بشویید، باغ را مرتب یا خانه را تمیز كنید. شما با انتخاب هدف‌های خود (هر چند كوچك) و دنبال كردن آنها اعتماد به نفس به دست می‌آورید.

۲) از خوب انجام دادن كارهایتان لذت ببرید.

آیا هیچ سرگرمی‌یا ورزشی هست كه از انجام آن لذت ببرید؟ چیزهایی مانند شنا، نقاشی یا نوشتن می‌توانند توجه شما را جلب كرده و ذهن شما را مشغول كنند. زمانی كه ذهن شما مشغول است چیزهایی دیگر را فراموش می‌كنید.سپس احساس می‌كنید كه ماهر و توانا شده‌اید. این روش شیوه بسیار خوبی برای بالا‌ بردن عزت نفس است. اگر از هیچ سرگرمی‌یا تفریح خاصی لذت نمی‌برید، تلا‌ش كنید تا چیزی را امتحان كنید كه همواره دوست داشته‌اید.خودتان را در حال انجام آن كار مجسم كنید و سپس امتحان كنید؟ نیازی نیست كه حتما كار بزرگی باشد و می‌تواند به سادگی پیوستن به گروهی برای پیاده‌روی باشد.

متوجه خواهید شد كه اگر حداقل هفته‌ای یك بار كاری انجام دهید كه ذهن شما را مشغول كند، حواس جمع‌تر و شادتر هستید.

۳) مركز توجه خود را تغییر دهید.

اثبات شده است كه در افرادی كه توجه زیادی به خود می‌كنند عزت نفس پایین است. شما می‌توانید از طریق انجام كاری كه به شخص یا حتی چیز دیگری توجه می‌كند، اعتماد به نفس كسب كنید.

متوجه خواهید شد كه در هنگام ملا‌قات افراد جدید، با توجه كردن به شخص مقابل فورا اضطراب شما كاهش می‌یابد.

در پایان روز شما با دیگران ارتباط برقرار كرده‌اید و سبك‌تر شده‌اید.

۴) قبلا‌ استراحت كنید!

یادگیری روش‌های آرام بخش باعث بهتر شدن كیفیت زندگی می‌شود. افراد آرام‌تر مشكلا‌ت كمتری با حافظه خود دارند و احتمالا‌ ناهمواری‌های زندگی را راحت می‌پذیرند.

۵) از هر كاری كه به اتمام رسانیده‌اید فهرستی تهیه كنید.

هدف‌های كوتاه‌مدت برای خود انتخاب كنید. چیزهایی كه می‌توانید در فهرست خود قرار دهید عبارتند از: قبول شدن در امتحان رانندگی و گرفتن گواهینامه، گل زدن در هنگام بازی مثلا هاكی روی یخ، پس‌انداز كردن پول كافی برای سفر و غیره.

این‌ها فقط چندین طرح است كه شما می‌توانید برای كسب اعتمادبه‌نفس و افزایش عزت نفس از آنها استفاده كنید. این طرح‌ها را به عنوان نكات اساسی در نظر بگیرید و این كارها را دائما در زندگی خود اضافه كنید.

به یاد داشته باشید كه مردم با عزت نفس بالا‌ به دنیا نیامده‌اند و اغلب آن را تقویت كرده‌اند. عزت‌نفس ناشی از طرز تفكر شما و انجام كارهای روزمره‌ای است كه به شما احساس خوبی می‌دهند.

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ] [ 10:41 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

 

بیست رنج مشقت بار در زندگی + راه حل

مطمئنا زندگی نباید با شما سازگار باشه بلکه این شما هستین که باید خودتون رو با زندگی وفق بدین؛ فقط به یک دلیل ساده، چون هر انتخاب تون در هر لحظه عامل تغییر و دگرگونی تون هست. اگر فکر می?کنید در حال دویدن در زندگیتون هستید، می?تونه نشون دهنده این باشه که شانس با شماست و از چیزی که نیستید و عذاب می?کشید، در حال فرارید. پس وقتش رسیده که زندگی تون رو اصلاح و بازسازی کنین.

از همین الان شروع کنید ٬ عذاب کشیدن را بگذارید کنار :

۱ . آنها که تحقیرتان می کنند. ارتباطات در زندگی راهیه برای کمک و همدردی نه این که باعث رنجش و آزردگی باشه. پس وقت تون رو با افراد باهوش و خوش فکر سپری کنین.

۲ . محیط کاری یا شغلی که برای شما نفرت انگیز است. سر اولین یا دومین زمینه ی شغلی ثابت نشین. به جست و جو ادامه بدین حتما شغلی هست که ثانیه به ثانیه ش براتون لذت بخش باشه. اگه دیدین در کاری هر لحظه با عشق و علاقه سخت کار و کوشش می کنین، دیگه جای مکث نیست. اون وقته که در راه به دست آوردن گنج عظیمی هستین زیرا وقتی با لذت مشغول سعی و تلاش هستین سخت کار کردن دیگه مفهوم سختی نداره.

۳ . منفی نگری درونی. در مورد گفت و گوهای درونی تون هوشیار باشین. همه ی ما با خودمون صحبت می کنیم اما از این حرف زدن ها و تاثیرش بر روی خودمون آگاه نیستیم. به حرف هایی که در سرتون می گین گوش کنین. وقتی امواج منفی فکری در جریان هستن، قطع شون کنین و امواج مثبت رو جایگزین شون کنین.

۴ . بی منظور و بیخود حرف زدن. وقت حرف زدن همیشه منظورتون رو بیان کنین. اون وقت، هدف شما همونی هست که شما می گین. سوال بپرسین. مسائلی که براتون از نظر درک کردن دشوار هست با توضیح خواستن قابل درک می?شوند.

۵ .ناهنجاری در فضای کار و زندگی. مواردی که باعث نابسمانی می شن رو از میان بردارین. اون دسته از لوازمی که احتیاجی بهشون ندارین، از تیر راس نگاه تون محو کنین.پیشنهاد می?کنم کتاب دیوید آلن را با عنوان ? هر چه را سر جای خود قرار دهید? که در مورد راهنمایی های عملی در محیط های سازمانی است، مطالعه کنید.

۶ . عادت به تاخیر داشتن. همیشه ۳۰ دقیقه زودتر بیدار شین چون دیگه نیازی نیست مثه دیوونه ها در انجام کاراتون عجله داشته باشین. همین ۳۰ دقیقه باعث جریمه نشدن، تاخیر نداشتن و رفع خیلی دردسرهای غیر ضروری می شه.

۷ . همرنگ جماعت شدن. اغلب اوقات دیگران فقط ازتون می خوان مثل اونها رفتار کنین و در نتیجه شما فکر میکنین، به محض این که مثل اونها بشین دیگه به دید نمی آین و محلی بهتون نمی ذارن.ولی مثه بقیه رفتار نکنین. همیشه خودتون باشین چون تنها کسی هستید که می تونین خودتون باشین. ?همه نقش ها گرفته شدن، نقش خودتون رو بازی کنین?

۸ . سالم بودن. زندگی یعنی سالم و تندرست بودن. همیشه حواستون به سلامتی تون باشه. از خوراکی های سالم استفاده کنین، ورزش کنین و هر سال یک معاینه کلی از بدن تون بگیرین. ?بدن چهار ساعتی? کتابی است مملو از نکات پر محتوا و سرگرم کننده در این مورد که خووندش خالی از لطف نیست.

۹ . ترس از تغییر کردن. زندگی یعنی تغییر و تحول. هر روزی با شروع و پایان جدیدش با روزهای دیگه فرق داره. پس این تغییرات رو در آغوش بگیرین و از اونها بهترین ها رو بسازین.

۱۰ . بدون تفریح و سرگرمی کار کردن. همیشه از خودتون لذت ببرین و زمان کوتاهی رو صرف تفریح و سرگرمی کنین. وقتی که لبخند می زنین درست زمانیه که کاری رو درست انجام می دین.

بیست رنج مشقت بار در زندگی + راه حل

۱۱ . شخصیت ها و زیبایی های تبلیغاتی که باعث احساس ناخوش بودن در شما می شود. زیبایی ظاهری چشم ها رو به خودش جذب می کنه. ولی اخلاق و شخصیت، قلب ها رو مجذوب خودش می کنه. از اینکه خودتون هستین احساس غرور کنین شما همین جوری خیلی زیباتر هستین.

۱۲ . کمبود خواب داشتن. یک ذهن خسته و فرسوده به ندرت قابل بازدهی هست.

۱۳ . بارها کار خاصی را انجام دادن. شما حاصل تجارب تون در زندگی هستین. تجربه ی بیشتر مساوی ست با زندگی دلچسب تر داشتن.

۱۴ . حرص و طمع داشتن. نزارین حرص و طمع راه بهتر شدن رو از شما دور کنه. حرص مثه یه شعله ست که وقتی شما در اوج خوش بختی باشین ممکنه همه چیز رو به آتش بکشه.

۱۵ . قرض و بدهی داشتن. همیشه زیر خط رویاهاتون زندگی کنین. وسایلی که نیازی بهشون ندارین نخرین. همیشه به فکر سود بیشتر باشین. حساب و برنامه ای مدوّن برای ذخیره ی پول هاتون بسازین و به اون پایبند باشین.کتاب ?به شما می آموزم که چگونه ثروتمند شوید? از Ramit Sethi رو مطالعه کنین.

۱۶ . رک و رو راست نبودن. با صداقت و راستی زندگی کردن باعث آرامش خاطر می شه و آرامش خاطر داشتن قابل قیمت گذاری نیست. همیشه رک و رو راست باشین و با کسی که صادق نیست، مدارا نکنین.

۱۷ . بی قید و بند بودن.ارتباط صمیمانه داشتن مثه عهدی نانوشته تو آسمون هاست٬رابطه ای متقابل از اعتماد دو طرف. اگه دو طرف کاملا با هم احساس راحتی و خودمونی نداشته باشن اون وقت این دسته از ارتباط و وابستگی هیچ گونه ارزش جنگیدن و بقا نداره و نخواهد داشت.

۱۸ . نا امنی در محیط خانه. اگه تو خونه تون احساس امنیت نکنین هیچ جای دیگه ای این احساس به شما دست نمی ده. خونه تون رو جایی بسازین که وقتی اسم ?خونه? رو میارین از این حرف خودتون احساس غرور و سربلندی کنین.

۱۹ . آمادگی نداشتن. زندگی رو نمی شه پیش بینی کرد. همیشه فاصله ی زیادی بین ترسیدن و آمادگی مقابله با ترس وجود داره. همیشه آماده باشین.

۲۰ . تنبلی. این شما هستین که دست به کار می شین و فرصت ها رو یکی یکی به دست می آرین یا اینکه یکی دیگه از راه می رسه و همه ی این فرصت ها رو جلو چشم خودتون از شما می گیره. شما نمی تونین هیچ تغییر یا پیشرفت خاصی رو به وجود بیارین تا زمانی که به صندلی راحتی تون تکیه دادین و فکر میکنین.

به یاد داشته باشین شما فقط یک بار فرصت زندگی دارین، اما اگه همین یک بار رو درست زندگی کنین براتون کافی هست.این زندگیه شماست و تنها کسی که مسؤولش هست شما هستین.

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:42 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

 

ارتباط

ارتباط به معنای برخوردهای متفاوت با اشخاص متفاوت است ، اما بعضی از مردم در این زمینه دچار گرفتاریهایی میشوند، علت اصلی گرفتاریهای آنها در برقراری ارتباط با یکدیگر،این است که هر کدام به شیوه خود با دیگران ارتباط برقرار میکنند.

ارتباط موثر با دیگران، نیاز به خلاقیت دارد. هر یک از ما در هر لحظه در شرایط ادراکی ویژه ای به سر می بریم. اگر از شیوه مورد علاقه شخص مخاطب خود استفاده کنید و خود را در سطح دیگران قرار دهید و از زبان آنها برای انتقال نقطه نظرهای خود استفاده نمایید، او به اقدام و خواسته شما پاسخ مثبت خواهد داد و اغلب به نتیجه دلخواه مورد نظر خود یعنی ارتباط موثر خواهید رسید. در بحث ایجاد ارتباط و چگونگی برقراری آن، متقاعد نمودن دیگران، هنر بدست آوردن حمایت و همکاری افراد و فرآهم آوردن شرایطی که افراد بتوانند مطابق میل و خواسته شما رفتار کنند، عناصری اصلی و تعیین کننده هستند.

ایجاد ارتباط از راههای مختلفی صورت می پذیرد.

الف: به حرفهای دیگران خوب گوش دهید

یکی از روشهای مهم در برقراری ارتباط موثر و درک بهتر مخاطب خود و ایجاد شرایطی که او نیز بتواند شما را بهتر درک کند، گوش دادن پویا است، که هنریست همپای سخن گفتن و کسی که بخوبی به صحبتهای دیگران گوش می سپارد می تواند رابطه خوبی با آنها برقرار کند. ارتباط واقعی زمانی ایجاد می شود که به سخنان مخاطب خود به خوبی گوش فرادهیم، منظور این است که به گفته ها و طرز تلقی و نقطه نظر های مخاطب خود به گونه ای خاص گوش فرادهیم، متوجه گردیم او چه منظوری و چه احساسی دارد و به قالب فکری او در مورد حرفی که می زند دقیق شویم.

درک همدلانه، روش بسیار موثری است که می تواند تغییرات فراوانی در شخصیت ایجاد کند بنا براین گوش دادن موثر به مخاطب بدین معناست که بتوان مانند او دید، شنید و احساس کرد. در واقع این نوعی همگام شدن و برقراری ارتباط مؤثر است. در رابطه با همگام شدن و همزبانی روحیه شما با مخاطبان، سرعت صحبت و حتی هم نفس شدن شما با آنها، ارتباط موثرتری ایجاد می کند و درک متقابل شما و او را به حداکثر می رساند. با همسان کردن روشهای ادراکی خود با مخاطبتان تضمین می کنید که شما و او در سطح مشابهی ارتباط برقرار می سازید. اما باید به این مساله توجه داشت که حتی اگر منظور و نیت مخاطب خود را به درستی درک کنید، ممکن است هنوز در بسیاری مواقع اشخاص از معنای پنهان در پس پرده سخن خود آگاه نباشند. از جمله راههای اطلاع از معانی پنهان و در پس پرده، استفاده از کلید ?چرا? است، اما کلمه پرسشی ?چرا؟? نیز می تواند مشکلاتی ایجاد کند.

ارتباط

 این طرز سوال کردن گاه در شخص مخاطب احساس تحقیر و یا جبهه گیری ایجاد می کند، بخصوص اگر با لحنی متهم کننده مطرح شود، داوری منفی را به مخاطب شما انتقال می دهد. راه دیگر برای اطلاع از معانی پنهان در پس سخنان دیگران،طرح کلمه سوالی ?چه? است. این کلمه پرسشی و کلماتی چون چه کسی؟ کدام؟ کجا؟ اگر به شکل تهدید کننده ای مطرح نگردد اغلب جواب های مشخصی فراهم می آورد. در کل باید به این نکته توجه داشت که سؤالاتی که با ?چه؟? شروع می شوند، درمقایسه با جملاتی که با ?چرا؟? شروع میشوند جواب مشخصتری به دست می دهد. طرح جملات سوالی با ?چرا؟? اغلب منجر به تعمیم دادن یا گرفتن موضع تدافعی، میشود.

در انتها ضمن صحبت با مخاطب خود اقدامات زیر را انجام دهید:

با آرامش خاطر و اطمینان بنشینید و نگاهتان را به چشمان مخاطب خود بدوزید.

با دقتی وسواس گونه به حرفهایش گوش دهید.

در صورت نیاز از او توضیح بخواهید، زیرا افراد خوششان می آید و این تصور ایجاد می شود که مطالبشان مهم بوده و شما به آن توجه دارید.

اگر صلاح دانستید، درپایان صحبتهایتان با دیگران با صراحت اظهار نظر کنید و در صورت نیاز پیشنهاد داده ولی بیاد داشته باشید که اگر می خواهید پیشنهادی ارائه دهید، سعی کنید اصول و ضوابط لازم را در نظر بگیرید، پیشنهاد و طرحهایی که فقط موارد ایراد را در نظر می گیرند، پذیرفته نخواهند گردید.

ب : چگونه سخن گفتن را بیاموزید

این موضوع که طرف صحبت شما چه کسی است، اهمیت ندارد مهم آن است که به هنگام گفتگو رفتار و گفتاری پسندیده داشته باشید تا به نتیجه دلخواه و مورد نظر دست یابید و ارتباط مناسبی را با آنها برقرار سازید.

رعایت نکات زیر به شما در روند یک مذاکره سودمند یاری می رساند:

در سخن گفتن شتاب نکنید. موضوع بحث و گفتگو را چندین بار قبلاً با خود با صدای بلند تکرار کنید تا هنگام ادای آنها دچار فراموشی یا لکنت زبان نشوید.

جملات ساده، کوتاه و رسا بکار ببرید و شیوه خلاصه گویی را در پیش بگیرید.

گفته های خویش را با اطمینان و اعتماد به نفس ادا کنید و انتظار نداشته باشید دیگران آنچه را که شما با شک و تردید بر زبان می آورید، باور کنند.

اگر در حین مذاکره متوجه شدید که مخاطبتان مایل به صحبت کردن است به او مجال دهید افکارش را بروز دهد و اطلاعات و معلوماتش را برای شما بیان کند.

در برابر ترش روترین و عبوس ترین اشخاص هرگز بشاشیت خود را از دست ندهید و هنگام گفتگو نیز تمام قوایتان را برای کسب کامیابی متمرکز سازید.

در اکثر مذاکرات باید ابتدا بین طرفین، تمایل اولیه به صحبت کردن وجود داشته باشد. در این زمان است که میدان برای ارائه تفکر و تبادل اندیشه گسترده تر شده و در نتیجه امکان موفقیت بیشتر میشود.

در سخن گفتن و مذاکره باید شیوه ای درست و مبتنی بر

اندیشه ، دقت و حوصله

و تعقیب اصولی مطالب، در پیش گرفت و گرنه موفقیت از آن ما نخواهد بود

[ پنج شنبه 2 آذر 1391برچسب:, ] [ 9:39 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

انگیزه هایی برای بیشتر خندیدن

 

دشمن شماره یك استرس:

خنده با كاستن از غلظت هورمون های استرس زای شناور در خون, آثار استرس را

برطرف می كند. پژوهشی كه با تازگی در مورد 50 نفر از متخصصان فن آوری 

اطلاعات در (( بنگلور هند )) انجام شد, نشان داد كه پس از خنده, میزان هورمون 

استرس ( كورتیزول ) در آنان بسیار پایین آمد.

 

هورمون های شادی آفرین:

 

خنده به رها سازی (( آندورفین )) منجر می شود. (( آندورفین )) مسكنی است كه خود 

بدن می سازد و افزون بر تسكین دادن دردها , حامل پیام های مهر و دلبستگی 

واحساس دلسوزی و گذشت نیز هست.

 

تقویت دستگاه ایمنی :

 

خنده با افزودن بر میزان سلول های ایمنی ضد ویروس, ضدعفونت وضد سرطان, به

تقویت دستگاه ایمنی بدن می پردازد. همچنین میزان (( ایمونوگلوبین A )) را افزایش 

می دهد كه نخستین خط دفاعی بدن در برابر ویروس های عفونی چون

(( سرماخوردگی )) به شمار می رود.

برپایه ی یافته های دكتر (( لی اس برك )), خنده می تواند فعالیت سلول های قاتل كه 

وظیفه ی محافظت از ما در برابر سرطان را بر عهده دارند, بهبود بخشد. 

( پژوهش های بالینی 1989)

(( لابوت )) ضمن تایید گفته های دكتر (( برك )) نتیجه می گیرد كه خنده به بهبود 

دستگاه ایمنی بدن می انجامد. ( خبر نامه ی پزشكی- رفتاری, 1990 ) در پژوهشی

كه در دانشگاه  (( واترلوی كانادا )) انجام گرفت, نشان داده شد كه خنده, 

(( ایمونوگلوبین های  A وG )) را افزایش می دهد.


اكسیژن رسانی و ورزش:

خنده , قلب و عروق را كاملا ورزش می دهد. یك دقیقه خنده ی از ته دل, ضربان 

قلب را افزایش می دهد و اگر خنده, 10 دقیقه ادامه یابد, ضربان قلب به اندازه ی 

استاده از دستگاه های ورزشی , بالا می رود. به گزارش دكتر (( فرای )) , خنده 

ورزشی عالی است. اویك دقیقه خنده ی از ته دل را با 10 دقیقه پارو زدن یا دویدن, 

برابر می داند. (( لوید )) نشان داده خنده ,آمیزه ای ست از دم عمیق و بازدم كامل كه 

منجر به تهویه ای مطبوع و آرامش و رهایی عمیق می شود.

 ( خبرنامه روانشناسی عمومی , سال1983 )

 

افزایش گردش خون :

خنده , اندام های داخلی را ورزش و ماساژ می دهد و گردش خون به اندام های 

گوارشی و لنف ها را افزون می كند.

خنده با افزایش گردش خون, مواد زاید را از سلول ها تخلیه می كند و بدن را در اوج 

آمادگی قرار می دهد.

افزایش گردش خون در عضلات صورت, چهره را گلگون و درخشان میكند.

 

هوش هیجانی :

بازی های دسته جمعی برای رشد مهارت های اجتماعی و هوش هیجانی كودكان, 

بسیار حیاتی است و محرومیت از بازی می تواند به ناراحتی های روانی, عاطفی

, جسمانی و مشكلات جسمانی بینجامد. خنده به بازیگوشی های كودكانه می انجامد. 

پژوهش های جدید نشان می دهد بزرگسالان بازیگوش و شاد, همچنان به یادگیری 

مهارت های اجتماعی ادامه می دهند و هوش هیجانی شان را تقویت می كنند.

 

پویایی گروهی :

سلول های آینه ای مغز موجب می شوند كه ما احساسات و هیجانات افراد پیرامون 

مان را بازتابانیم. بودن دركنار انسان های شاد و خندان, ما را ازخنده های ایشان بهره 

مند و خندیدن را برای ما كاری راحت می كند. هرگاه چشم ما به چشمان كسانی كه 

می خندند می افتد, سلول های اینه ای مغز, خنده های آنان را در ما باز می تاباند ; 

این امر موجب می شود میزان هومون های شادی آفرین, بیش از پیش بالا برود و 

آثار استرس, كاهش یابد.

 

تقویت روابط اجتماعی :

میزان روابط اجتماعی روزانه ی هر فرد با دیگران, معیار مهمی در سلامتی و طول

عمربه شمار می رود. تمرین (( یوگای خنده )) � به ویژه در باشگاه های خنده � به 

تقویت روابط اجتماعی همدلانه می انجامد كه ثابت شده پس از خوراك و مسكن , 

مهمترین عامل شادمانی افراد است.

 

برون ریزی :

خنده با از پیش رو برداشتن موانع , راه را برای رها شدن احساسات و هیجانات

سركوب شده ممكن است به ناراحتی های جسمانی, روانی و عاطفی بینجامد و رها 

سازی آنها , می تواند دگرگون ساز باشد. خنده , شیوه ای عالی و بدون خشونت برای 

رها سازی عاطفی و برون ریزی به شمار می رود.

[ چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, ] [ 2:32 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

خوب صحبت کردن

 

 شما چطور صحبت می‌کنید؟ تندتند مثل آزاده نامداری؟ یا شمرده‌شمرده مثل محمد سلوکی؟ می‌دانستید چگونگی صحبت کردن شما می‌تواند نماینده شخصیت و نوع تفکرتان باشد؟ آیا به تفاوت‌ها و الگوهای گفتاری زنان و مردان توجه کرده‌اید؟ یا به‌طور کلی آیا قبول دارید شخصیت هر آدمی از طریق کلامش خودش را بهتر و بیشتر نشان می‌دهد؟ در اصل در این گزارش همان چیزی را بررسی می‌کنیم که قدیم‌ها به آن می‌گفتند: ?تا مرد سخن نگفته باشد/ عیب و هنرش نهفته باشد...?. این نکات را به خاطر بسپارید تا صحبت کردنتان، معقول‌تر و شنیدنی‌تر باشد.

 

نکته اول: واژه و صدا

 

هر واژه، کلمه یا جمله‌ای که در صحبت کردن به‌کار می‌گیریم، در معرفی ما به دیگران و برداشت آنها از شخصیت و رفتارمان موثر است. در حقیقت با نوع کلام خود می‌توانیم دیگران را جذب کلام و در پی آن شخصیت‌مان کنیم یا برعکس اطرافیان را از خود دور کنیم. پژوهشگران دانشگاه میشیگان در آمریکا هم در تحقیقات و پژوهش‌های خود به این نتیجه رسیده‌ بودند که در ارتباطات، نخستین موضوعی که جلب توجه می‌کند، صدا و طرز صحبت کردن طرف مقابل است.

 

نکته دوم: نه به این شوری شور

 

همان اندازه که سریع صحبت کردن ارتباط با دیگران را مختل می‌کند، به همان نسبت، کٌند صحبت کردن هم مناسب نیست. تاکید بر یکسری از کلمات به آن اندازه‌ای می‌تواند بر نوع کلام ما تاثیرگذار باشد که تکرار یک کلمه یا صدای بسیار آهسته، بنابراین برای آنکه هر آنچه بیان می‌کنیم به درستی از سوی مخاطب ما دریافت و درک شود، باید تناسبی را میان شیوه صحبت‌کردن، حرکت‌های بدنی و نوع کلمه‌های خود برقرار کنیم.

 

نکته سوم: کلام زنانه، کلام مردانه

 

زنان و مردان از روش‌های متفاوتی برای صحبت کردن استفاده می‌کنند که به دلیل روش‌های تربیتی آنها نیست، بلکه این تفاوت‌ها در نیازهای تکاملی آنها ریشه دارد. زنان، الگوهای گفتاری ملایم‌تری را برای ارتباط برقرار کردن میان خود به کار می‌گیرند. این روش، آنها را از برخوردهای تهاجمی مردان حفظ می‌کند؛ به عبارت دیگر از یک سو از تغییرات صدا و زیر و بم کردن صدا در الگوهای کلامی خود استفاده می‌کنند و از سوی دیگر اغلب کلماتی را به‌کار می‌گیرند که بار عاطفی و احساسی بیشتری دارد. مردان برای تاتیرگذار نشان دادن خود گاهی از واژگان درشت یا صدای بلندتری استفاده می‌کنند. همچنین نباید در کلام آنها چندان دنبال واژه‌ها یا کلمات احساسی یا توضیح و تفصیل بیشتر موضوع بود، چراکه اغلب به سرعت به سراغ اصل مطلب می‌روند بی‌آنکه کلام را با عاطفه و احساس یا شرح و بسط بیارایند، اما به‌طور کلی یکسری از الگوهای کلامی در معرفی شخصیت افراد، چه زن و چه مرد، تثبیت شده‌اند.

 

نکته چهارم: کسانی که صدای آرام دارند...

 

برخی معتقدند آرام صحبت کردن نشانه تعقل گوینده است و کسانی‌که صدای آرام دارند، ممکن است به مرحله‌ای رسیده باشند که نیازی به شلوغ کردن و ایجاد جنجال نداشته باشند، چراکه آنها از آرامش درون بهره می‌برند. این اشخاص به روابط معمولی و آرام تمایل دارند. گاهی هم ممکن است افرادی که صدای آرام را در کلام خود به‌کار می‌گیرند جزو افرادی باشند که مورد آزار و اذیت صدای بلند والدین، همسر یا دیگران قرار گرفته‌اند و از ترس آنکه مانند آنها شوند از ایجاد صدای بلند خودداری می‌کنند. از سوی دیگر افرادی که اعتمادبه‌نفس پایین دارند، اغلب سریع و با صدایی آرام صحبت می‌کنند.

 

نکته پنجم: کسانی که صدای بلند دارند...

 

در برخی از موارد و از دیدگاه‌هایی، صدای بسیار بلند نشانه شخصیت منفی افراد است و گاهی در فرهنگ عمومی از آنان به عنوان گستاخ یا بددهن نام می‌برند. در بسیاری از موارد بلندی صدای افراد، دلایل روحی و روانی دارد. از سوی دیگر این نوع صدا نشان‌دهنده شادی، غرور، جوانی، لذت و خوشی هم به حساب می‌آید، اما اغلب این افراد به دیگران اجازه صحبت کردن نمی‌دهند. البته فراموش نکنیم که ممکن است صدای بلند ما با لحن تحکم‌آمیز نیز بیامیزد و به کلام ما جنبه دستوری ببخشد که خود به نوعی اختلال در ارتباط با دیگران را سبب می‌شود. احمد یحیایی‌ ایله‌ای در کتاب ?تشریفات هتل? می‌گوید: ?همانطور که هر فرهنگ نسبت به فرهنگ‌های دیگر از بسیاری جهات متفاوت است از نظر ارتباطی نیز تفاوت‌هایی مشهود است. برای مثال مردم آذربایجان عموما بلندتر و درشت‌تر از مردم فارس و اصفهان سخن می‌گویند. همچنین شهرنشینان نسبت به روستاییان و عشایر آرام‌تر و با بلندای کمتری سخن می‌گویند.

در تبیین علت یا علت‌های این پدیده عوامل گوناگونی دخالت دارند و یکی از آنها محیط جغرافیایی و شرایط اقلیمی است. مردمان کوهستان‌ها و دشت‌های فراخ به نسبت شهرنشینان از بلندای بیشتری در سخنگویی و محاوره استفاده می‌کنند. حرفه در بلندای صدا موثر است. کارگران و کارکنان سازمان‌های صنعتی که با سروصدای بیشتری سروکار دارند، از کارمندان اداری که در دفترهای تمیز و بی‌سروصدا و با موزیک ملایم کار می‌کنند، بلندتر صحبت می‌کنند. معلمان عمدتاً نسبت به دیگر حرفه‌ها مانند پزشکان یا کارمندان دفتری و حسابداران از بلندای صدای بیشتری در محاوره با دیگران استفاده می‌کنند. از سوی دیگر هراندازه سروصدا و عوامل اختلال‌زا وجود داشته باشد بلندای صدایی بیشتر می‌شود.?

 

نکته ششم: گول نزنید!

 

یادتان باشد برمبنای نوع صحبت کردنتان، خیلی وقت‌ها مورد قضاوت قرار می‌گیرید. پس بهتر است در این زمینه تمرین کنید تا بتوانید بهتر حرف بزنید. البته این به معنای این نیست که دیگران را گول بزنید. شما باید صادقانه با دیگران روبه‌رو شوید. اما اگر خودتان می‌دانید که طرز صحبت کردنتان مناسب نیست، بهتر است کمی روی آن کار کنید تا بتوانید ارتباط بهتری با دیگران برقرار کنید.

 

بگو تا ذهنت را بخوانم

 

خانم دکتر ?سیما فردوسی?، روانشناس، در مورد نوع صبحت کردن و تاثیر آن روی دیگران و قضاوت در مورد شخصیت‌ها، حرف‌های خواندنی زیادی دارند. یادداشت اختصاصی ایشان را در این زمینه بخوانید. تمام افراد باید به شیوه‌ای سخن بگویند که تاثیرگذار و محترمانه باشد، اما فراموش نکنیم که نوع صحبت کردن به خانواده، فرهنگ و چگونگی تربیت افراد بازمی‌گردد و به عواملی از این دست وابسته است. به بیان دیگر اینکه کودک در چه فرهنگی رشد می‌کند و پدر و مادر در تربیت او از چه واژه‌ها یا لحنی استفاده می‌کنند، همگی بخشی از دایره لغات او را می‌سازند تا در آینده و زمانی‌که وارد جامعه شد، آنها را در طرز صحبت ‌کردنش به‌کار بگیرد. البته نقش آموزش‌ از طریق رسانه‌های جمعی، اجتماع و به‌ط‌ور کلی هر محیطی که فرد در آن حضور دارد (مانند مدرسه) را نباید نادیده گرفت، اما نقش خانواده نقشی کلیدی‌تر و مهمتر است.

 

پسرانه، دخترانه

 

به‌طور معمول پسرها بیشتر از دخترها در خارج از محیط خانه حضور می‌یابند. آنها از همان سنین کودکی ممکن است گاهی در کوچه و خیابان با دیگر هم‌سن و سالان خود سرگرم بازی شوند، بنابراین بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات را در خارج از محیط خانواده و در خیابان‌ها فرا می‌گیرند. برهمین اساس نوع صحبت کردن یک دختر با یک پسر بسیار متفاوت است، حتی اگر هر دو از یک خانواده باشند. برهمین اساس دخترها در سخن گفتن بسیار محجوب‌تر و آرام‌تر هستند و پسرها کمی بی‌حد و مرزتر حرف می‌زنند.

 

پرخاشگر یا مهربان؟

 

چگونگی صحبت کردن و نوع کلام، نماینده نوع تفکر افراد است. یعنی هر واژه و اصطلاحی که در کلام خود به‌کار می‌گیریم، نشان می‌دهد به چه چیز و چگونه می‌اندیشیم. همچنین نشان‌دهنده صفات شخصیتی ما به حساب می‌آید. اینکه فرد شخصیتی پرخاشگر دارد یا مهربان و باعاطفه است، انسانی حسود یا فردی منطقی‌ست، همگی در کلام ما خود را نمایان می‌کند.

 

به واژه‌ها دقت کن!

 

اگر می‌خواهیم طرف مقابل خود را بهتر بشناسیم باید روی هریک از واژگان و کلمات او و همچنین لحنی که در بیان آنها به‌کار می‌گیرد، تمرکز کنیم. اینکه آیا از کلام تکراری استفاده می‌کند یا نه و همچنین فراوانی واژه‌هایی که در کلام خود به‌کار می‌بندد، از نکات کلیدی‌ در شناخت شخصیت افراد به حساب می‌آیند. همانگونه که نحوه بیان و کلام ما برای مشاور و روانشناس از اهمیت بسزایی برخوردار است و به عنوان یک ملاک تشخیصی در سنجش میزان اضطراب، استرس، وسواس، افسردگی و دیگر اختلال‌های روحی افراد به‌کار گرفته می‌شود. خانواده‌ها باید در کلام کودکان و واژه‌هایی که به آنها می‌آموزند دقت داشته باشند و اگر در کلام خودشان نابهنجاری‌هایی دیده می‌‌‌شود، به یک روانشناس یا مشاور مراجعه کنند تا کلام آنها اصلاح شود.

[ چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, ] [ 2:30 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 

روانشناسی | از دنیای درونی همسر آینده تان خبر دارید؟! برای ساختن یک زندگی مشترک موفق، هر چه بیشتر با دنیای درونی یکدیگر آشنا باشید، روابط شما راضی کننده تر و عمیق تر خواهد شد. پرسشنامه ای در زیر مطرح می کنیم به این پرسشها در کمال آرامش پاسخ دهید و سپس دفترچه هایتان را با نامزدتان مبادله کنید. بعد از آن می توانید با هم بحث و گفت و گو کنید.
 

موفقیت ها و تلاش های من

1. به کدام رویداد زندگی خود افتخار می کنید؟
2. این موفقیت ها چگونه زندگی شما را شکل بخشیده اند؟
3. چطور بر مسیر تفکرتان درباره خود و توانایی هایتان اثر گذاشته است؟
4. به خود بالیدن در زندگی شما چه نقشی دارد؟
5. آیا در کودکی والدین شما احساس سربلندی خود را از شما ابراز کرده اند؟
6. آیا والدین شما، علاقه خود را به شما نشان داده اند؟
7. سربلندی از پیشرفت هایتان چه نقشی در زندگی مشترک شما داشته است؟

آسیب ها و التیام های من

1. از چه رویدادها یا دوره های دشواری عبور کرده اید؟
2. چگونه این ضربه های روانی را پشت سر گذاشته اید؟
3. چگونه دوباره نیرو گرفتید و خود را التیام دادید؟
4. چگونه از خود در برابر وقوع مجدد این حوادث حفاظت کردید؟
5. این آسیب ها و روش های حفاظت تان، چه تاثیری در زندگی مشترک فعلی شما داشته است؟

دنیای عاطفی من

1. در دوران کودکی، والدین شما عواطف خشم، ترس، غم و اندوه، مهر و محبت، علاقه به یکدیگر را چگونه ابراز می کردند؟
2. آیا در دوران کودکی مشکل عاطفی خاصی داشتید؟
3. آیا احساساتتان را راحت بیان می کنید؟
4. در ابراز احساسات، چه تفاوت هایی میان شما و همسرتان وجود دارد؟

رسالت و میراث من

1. تصور کنید بالای سر قبر خود ایستاده اید، دوست دارید دیگران شما را چگونه توصیف کنند؟
2. هدف و معنای زندگی شما چیست؟ برای چه چیزی تلاش می کنید؟
3. علاقه دارید پس از مرگ تان چه میراثی به جای بگذارید؟
4. چه اهداف مهمی هنوز پیش رو دارید؟

دوست دارم چه کسی باشم؟

1. فردی که می خواهید باشید، توصیف کنید.
2. برای رسیدن به این آرمان، چه کمکی می توانید به خود کنید؟
3. چه تلاش هایی برای خود آرمانی تان کردید؟
4. چه ویژگی هایی را باید در خودتان از بین ببرید؟
5. چه رویاهایی را از خود دریغ کرده اید؟
6. دوست دارید زندگیتان در پنج سال آینده چگونه باشد؟


همه ی این تمرینات و پرسشها به شما در به دست آوردن بینش فردی عمیق تر و نقشه دقیق تر از زندگی و دنیای یکدیگر کمک می کند. کسب آگاهی و آشنایی بیشتر با همسر خود و در میان گذاشتن دنیای درونی خود با شریک زندگی، فرآیندی جاری است. این در واقع فرآیند زندگی است. بنابراین هر چند وقت یکبار اطلاعات خود را به روز کنید. روان درمانگری می گوید راز موفقیت زندگی مشترک این است که زوج ها مدام از یکدیگر بپرسند ?چه خبر؟?

شناخت یکدیگر اولین گام و مبنایی برای داشتن زندگی خوشبخت است

[ چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, ] [ 2:19 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]

صفحه قبل 1 ... 2 3 4 5 6 ... 8 صفحه بعد

 
عادت های خوب و زیبا را در وجود خود نهادینه کنید
بارها پیش آمده که به خودمان قول میدهیم، مثلا عادت بهتر غذا خوردن یا پشتیبان گرفتن از اطلاعات کامپیوتر یا هر عادت خوب دیگری را در خودمان ایجاد کنیم. اما اغلب موارد این عادت ها به زودی از بین میروند و فراموش میشوند. ایران ناز، در این مطلب چند راه و روش برای ساختن عادت و راه های جلوگیری از شکسته شدن آنها را آورده ایم. پس در ادامه با ما باشید.

عادت های خوب تان را نهادینه کنید

● مطمئن شوید زندگی تان روی روال است
ضرب المثلی داریم که می گوید ? هیچ زمانی بهتر از الان نیست ?. زیرا نیروی اراده شما محدود است و بهترین زمان شروع کار همین الان است. اما با این حال روان شناسان توصیه می کنند که قبل از شروع یک عادت جدید، مطمئن شوید زندگی منظمی دارید. به عبارت دیگر اگر در استرس هستید و زندگی تان بهم ریخته، شروع یک کار یا عادت جدید که با زندگی روزمره متفاوت است، کار درستی نبوده و ادامه دادن آن بسیار مشکل خواهد بود.

● تمام تمرکز خود را روی یک عادت بگذارید
ما قصد نداریم این کار را آسان جلوه دهیم. ساخت یک عادت گاهی مشکل است. عادت ها کارهایی هستند که عمیقا با رفتار شما عجین شده اند. به همین دلیل ترک یک عادت بد بسیار مشکل ( و موجب مرض ) است. و به همین دلیل ساخت یک عادت خوب احتیاج به تلاش زیاد دارد تا تبدیل به کارهای روزمره و اتوماتیک تان شود.

اگر در همان ابتدا قصد ساخت چندین عادت را به یک باره داشته باشید، احتمالا همه آنها شکست خواهند خورد. بنابراین فقط روی یک عادت، تمرکز داشته باشید ? حتی اگر این عادت بسیار کوچک است ? و یکی یکی به سراغ بعدی ها بروید.

● به تدریج پیشرفت کنید
زمانی که یک هدف تعیین می کنید تا هر روز انجام دهید ( مثلا ورزش کردن )، مشکل است که به سرعت آن عادت شکل گیرد و معمولا مدتی زمان می برد. پس اگر در روزهای اول آن عادت را انجام ندادید ( یا اینکه آن جور که می خواستید انجام ندادید )، چندان به خود سخت نگیرید. عادت های خوب را آهسته و پیوسته شروع کنید تا با موفقیت بیشتری در شما نهادینه شوند.

● برای این کار باید برای خود اهداف کوتاه مدت ( مثلا در هر هفته ) تعیین کنید.
در شروع ورزش روزانه به خود فشار نیاورید. در هفته اول دو یا سه روز ورزش کنید. سپس به آرامی آن را بیشتر کنید و ادامه دهید. هر چه بیشتر ادامه بدهید، ادامه بیشتر آسان تر خواهد شد.

● عادت جدید را پشت عادت هایی که قبلا شکل گرفته اند، سوار کنید
در نکته های سلامت ذهن سایت eHow یک راه بسیار عالی برای نهادینه کردن عادت آمده است: عادت جدید را بر پشت piggyback یکی از عادت های همیشگی تان، سوار کنید. فرض کنید می خواهید عادت کنید تا هر روز دندان های تان را با نخ دندان تمیز کنید.
 
اما گاهی به علت فراموشی یا تنبلی آن را انجام نمی دهید. خب، نخ دندان را کنار مسواک خود بگذارید و همیشه پس از مسواک، از نخ دندان نیز استفاده کنید. یا مثلا اگه باید هر روز ویتامین مصرف کنید، قوطی آن را داخل ماگ قهوه خوری تان بگذارید. حالا صبح ها همراه با خوردن قهوه همیشه یادتان می ماند که ویتامین های تان را نیز مصرف کنید .

● با شخص دیگری همراه شوید
گرچه قدیمی است اما هنوز هم در بسیاری جاها داشتن شریک جواب می دهد. پس یک همکار پیدا کنید.
رفتن به سالن ورزش یا رژیم گرفتن می توانند بسیار مشکل باشند، خصوصا اگر شما تنها باشید. اما اگر شخص دیگری نیز همراه شما ورزش کند یا رژیم بگیرد، احتمال ادامه کار بسیار بیشتر می شود.
 
( زیرا اگر روزی یکی از شما عادت خود را انجام ندهد، نفر دوم، او را به انجام آن تشویق می کند. از طرف دیگر چون به فرد قول داده اید که این عادت را ادامه دهید، به خاطر خجالت اش هم که شده ادامه می دهید .)

● ۲۱ روز آن را انجام دهید
پس از انجام اهداف کوتاه مدت اولیه، زمانی که به هدف اصلی و نهایی رسیدید، شاید انجام آن بسیار مشکل به نظر برسد. (? من تا آخر عمرم هر روز ورزش خواهم کرد ?). اما بدانید، زمانی که یک عادت نهادینه شود، ادامه آن بسیار آسان تر خواهد بود.

مطالعات نشان می دهند که لازم نیست تمام عمر برای داشتن یک عادت بجنگید، بلکه تنها ۲۱ روز برای شکل گیری یک عادت کافی است. پس از این زمان قسمت مشکل کار تمام شده و بقیه خود به خود پیش خواهد رفت. زیرا عادت نهادینه شده و از این به بعد خود مغزتان آن را یادآوری و اراده کافی برای انجام آن تولید می کند.
 

منظور این نیست که پس از ۲۱ روز دیگر هیچ تلاشی لازم نیست ـ اما تلاش خیلی کمتری نیاز دارید ? منظور از این قانون دادن یک هدف برای روزهایی است که احساس نامیدی می کنید. در این زمان به خودتان بگویید که ? فقط تا روز ۲۱ ادامه بده

[ چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, ] [ 2:16 بعد از ظهر ] [ فرزاد پارسیان ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 44
بازدید ماه : 102
بازدید کل : 7983
تعداد مطالب : 73
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content




بازی آنلاین پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین